محل تبلیغات شما

<--306px-->
استاد شهيد عبدالعلی مزاری ، نماد وحدت و همدلى استاد شهيد عبدالعلی مزاری ، نماد وحدت و همدلى

استاد شهيد عبدالعلی مزاری ، نماد وحدت و همدلى

خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش بدست خویش بنوشت بدان ملت سر و کاری ندارد که دهقانش برای دیگران کشت برادران و خواهران هموطن! بیست دوم حوت سالروز شهادت شهید عبدالعلی مزاری احیاگر هویت مردم ماست. همه ساله پیروان و راهروان مزاری این روز را تجلیل می کنند . آنچه مهم به نظر می رسد، تعاريف و برداشت ها از اهداف تجلیل است. چرا و به چه منظوری از شهادت مزاری تجلیل صورت می گیرد؟ تجلیل از مزاری ، تجلیل از یک شخص نیست ، بلکه تجلیل از یک شخصیت كم نظير سیاسی و ملی است ،.تجلیل از یک مرام و مسلک ، تجلیل از یک هویت باز یافته شده و در نهایت تجلیل از حقيقت و عدالت است. حقيقت ملتى كه سالها ناديده گرفته شده بود و عدالتى كه قرنها از بين رفته بود. مراسم سالگرد فرصتى را فراهم ساخته است تا مردم ما از گوشه و کنار ، گرد هم آيند تا از "مزاری" بگویند و از "مزاری" بشنوند.

این واقعیت را باید اعتراف کرد که در اثر برخی کم کاری ها که ناشی از فقر فرهنگی جامعه ی ماست ، متاسفانه بسیاری از مردم ما بخصوص نسل جوان کشور هنوز آنطوری که شایسته نام و شخصیت مزاری است و آنگونه که او زيست و می اندیشید ، وى را نمیشناسند و درباره خواسته هاى برحق مزارى كه همانا خدمت به ملت و كشور بود كم مى دانند .

به نظر می رسد بهترین تجلیل از مزاری، تجلیل از تفکر و آرمان های او است، تفکری که آرمان های والاى او را شكل می بخشيد و آرمان هايي كه نجات مردم و كشور را تضمين مى كند .

تفکرسیاسی مزاری بر اصول انسانی، همچون اصل وحدت ملی، عدالت اجتماعی، وفاق ملی و برابری انسان ها استوار بود. او با سیاست انسانی خویش سبب شد محور غلط تاریخ سیاسی در کشور تغییر يابد . بابه مزاری با ایستادن در مقابل یک تاریخ ؛ تاریخ سراسر ظلم و تبعيض ، مرثیه و تحقیر ؛ تاريخ سراسر اختناق و انحصار ، جرم همیشگی هزاره بودن را به افتخار مبدل کرد و نام خود را به عنوان یکی از مبارزان عدالت خواه جهان با خط سرخ نوشت. مزاری اسطوره ای است به بزرگی یک تاریخ ، او كه نظام سیاسی ناعادلانه ی آن روز را به چالش کشید ، نظام سیاسی عادلانه ای را مبتنی بر ارزشهای والای انسانی ارائه کرد. مزاری برای ایجاد نظام سیاسی مبتنی بر حضور و نقش همه اقوام در جهت تامین ثبات سیاسی ، استحکام وحدت ملى و تقويت همدلی بین مردم با هم برادر افغانستان در آن شرایط جنگى ، تلاش می کرد . او در همان حال از تریبون ها اعلام می کرد که حق خواستن به معنی دشمنی كردن نيست و سیاست حذف، کشور را به طرف بی ثباتی و ناهنجاری های اجتماعی و سیاسی غیرقابل پیش بینی سوق می دهد و در عمل امنيت ، عزت، سعادت و رفاه اجتماعی را از همهء اقوام ساکن کشور بدور مى برد .

مزاری قد علم کرد و با ظهورش به هزاره هویت داد و با رفتنش غرور . میراثی که امروزه بعد از او برای افغانستان نوین و نسلهای فردا به جا مانده است عدالت اجتماعی، وحدت ملی، همدیگرپذیری ، صلح و آشتی است .

روز مزاری در شرایطی سخت جنگی برای همدلی، همگرایی و وفاق ملی تلاش می کرد اما متاسفانه امروز در شرایط مساعد فعلى ، جانشینان و یاران مزاری حتی در تجلیل از مزاری چیزی دیگری را به نمایش می گذارند. مشروعيت به عملكردهاى شخصى و فاميلى و حزبى و بدست آورى محبوبيت مردمى فقط تحت عنوان و آدرس مزارى است .

برای مزاری همدلی، وحدت، هم پذیری و حمایت از مظلومان آرمان و افتخار بود ولی امروزه آنچه از یاران و محفل گردانان بنام مزاری مشاهده وبرداشت ميشود ، عکس آن صادق است ؛ حتی وحدت و اتحاد در تجلیل از سالیاد شهادت شهدا برای آنها کسر شان تلقی می گردد.

شهيد مزاري براي وحدت و همدلي در جامعه صادقانه تلاش نمود و سرانجام موفق شد حزب وحدت را از کنارهم قراردان و یک جا نمودن هشت حزب، بوجود آورد ومردم را از تشتت و پراکندگی نجات دهد اما یاران و وارثان مزاری، این پیکر واحد را با خنجر خودخواهی خود پاره پاره نمودند ، چندین حزب و تشکیلات جداگانه ساختند، نقطه محراق، تمرکز و قوت تصمیم گیری قوم را در نقاط متعدد پراکنده ساختند و نقش مردم ما را در تعیین سرنوشت کشور کم رنگ و ضعیف نمودند . مردم و بخصوص نسل نو را برسر چهار راهى قرار دادند و سرانجام همه را در سردرگمی عمیق فرو كشاندند .

مگر مزاری در یک روز شهید نشد؟ چرا امروز یاران و جانشینان و پیروان او در یک روز گردهم جمع نمیشوند و بصورت دسته جمعی از شهادت مزاری تجلیل نمی کنند؟ واقعیت این است که امروزه هرکس خودش را جانشین برحق مزاری میداند بیش ازانکه تجلیل ازمزاری باشد تجلیل ازخودشان است فقط اسم مزاری یدک کشیده می شود . اینکه رهبر شهید حق خواهى مردمش را فرياد كرد همه اعتراف دارند ، ولی خدمات ماندگار او در زمینه های فرهنگی و اجتماعی و تلاش وى براى رفع نارسایی درونی جامعه هزاره ، به اثر رویکرد جدا اندیشانهء وارثان سیاسی رهبر شهید ، کمتر مورد توجه قرار گرفت . چراکه پس از شهادت ایشان این پندار بوجود آمد که " هر که کلاه کج نهد سروری داند " و هرکه در آن جایگاه قرار گیرد مزاری خواهد شد! ولی دیدیم که نشد . باز همان نام مزاری است که پس از سالها دوباره سر زبانها می افتد، اما کسی از دولت مردان بنام مزارى به قدرت رسيده حاضر نیست با نیت پاک اندیشه های این شهید بزرگ را ادامه دهد. بهر حال ، مزاری بزرگ بیشتر قربانی این قسمت از تلاشهای خود شد ، او به فراست دریافته بود که ضعف های در درون جامعه هزاره وكشور وجود دارد که مخالفان می توانند از آن علیه هزاره ها استفاده کنند. امیدوار هستم یاران مزاری که از نام مزاری حتی به بالاترین منصب ممکن دولتی رسیدند، و مال و منال انبوه برای چندین نسل خود ذخیره نموده اند، لحظه ای به خود آیند ؛ حداقل در ضمن منافع شخصی و حزبی خود منافع عمومی قوم و منافع ملی را لحاظ نمایند تا در زمره منفورترین اشخاص تاریخ معاصر قرار نگیرند. در آخر به شما دوستان عزیز میخواهم بگویم که مهم این است که ما آرمان های او را زنده نگه داریم که همانا برقرارى عدالت اجتماعى ، حق تعيين سرنوشت و عملى شدن وحدت ملى میباشد.

مطالب بیشتری در این بخش