تداوم مظالم چهلسالهی جمهوری اسلامی ایران در قبال هزارههای افغانستان (بخش هشتم) ـ مجلهی اورال
در طی چهل سال گذشته همواره هزارهها مورد تهاجم و حملات مرگبار قرار گرفتهاند. همچنین گاهگاهی در اثر جنگهای داخلی شماری از جوانان این مردم کشته شدهاند. همچنین گاهی در جنگهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران، در منطقه مانند جنگهای عراق و سوریه جوانان مهاجر هزاره و شیعه افغانستان به اجبار توسط رژیم ولایت فقیه ارسال و قربانی گردیدهاند.
با اندک مروری تمام این تحولات در مییابیم که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در عقب تمام این کشتارها جمهوری اسلامی ایران قرار دارند، یا از عاملین هریک از این کشتارها به صورت آشکار یا پنهان حمایت کردهاند.
حالا که معلوم شده است که رژیم جمهوری اسلامی ایران در طی بیست سال گذشته و به ویژه در طی سالیان اخیر در کنار پاکستان از حامیان اصلی گروه طالبان بوده و این گروه پیوسته هزارهها و به ویژه جوانان تحصیل کرده را به صورت هدفمند مورد تهاجم مرکبار قرار میداده است.
البته جالبتر اینکه جمهوری اسلامی ایران نیز در طی چهل سال گذشته پیوسته مخالف تعلیم و ترویج سواد در بین جامعهای هزاره در افغانستان بوده که پیوسته با فتواهای مکرر توسط عمامهپوشان وابسته به خودشان تلاش کردهاند تا مانع باسواد شدن جوانان این مردم شوند.
کشتار هزاره ها توسط طالبان سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱
کشتار در زایشگاه، حمله انتحاری بر ورزشگاه، انفجار در مراکز آموزشی و به رگبار بسته شدن مسافران در شاهراها از تکاندهندهترین حملاتی بودهاند که در پنج سال اخیر نظام جمهوریت هزارههای افغانستان را هدف قرار دادهاند. آمارهای مختلفی از تعداد این حملات و قربانیان آن وجود دارد که یکی از این آمارها شمار حملات را ۳۳ مورد و شمار تلفات را بیش از یکهزار تن کشته و حدود دو هزار تن مجروح نشان میدهد. این حملهها عمدتاً در مکانهای شلوغ از جمله زایشگاه، ورزشگاه، مراکز آموزشی، مساجد، جشن عروسی، جشن سال نو و تجمعات سیاسی و اعتراضات مردمی صورت گرفتهاند.
کشتار هدفمند هزارهها که در تاریخ افغانستان بارها اتفاق افتاده، در آخرین مرحله در سال ۲۰۱۵ با گروگانگیزی ۳۱ تن از افراد ملکی هزاره در ولایت زابل از سر گرفته شد. این کشتارها پس از سقوط حاکمیت طالبان در سال ۲۰۰۱، تا گروگانگیری در زابل متوقف شده بود.
نمونههای دیگری نیز از کشتار هدفمند هزارهها در حکومتهای مختلف قابل مشاهده هستند که دوره حاکمیت طالبان در افغانستان از دیگر سیاهترین دورهها برای هزارهها در این کشور بوده است. طالبان هزارهها را به دلیل نژادشان مورد آزار و اذیت قرار داده و دست به قتل عام این گروه قومی زدهاند.
اواخر فبروری سال ۲۰۱۵ گروهی از افراد مسلح نقابپوش اتوبوسی را در شاهراه قندهار-زابل متوقف کردند و از میان مسافران، ۳۱ تن از هزارهها را که شامل زنان، کودکان و کهنسالان بودند، شناسایی کرده و به مناطق تحت کنترل طالبان انتقال دادند. این گروگانگیری جامعه هزاره و مردم افغانستان را به شدت تکان داد. تلاشهای برای آزادسازی اسیران از طریق عملیات نظامی و مذاکره را ناکام اعلان کردند. در نهایت ۱۹ تن از اسیران با شماری از تروریستهای ازبکستانی که در زندانهای حکومت افغانستان بودند مبادله شدند. در آخرین تلاشها برای رهایی اسیران باقی مانده، هفت تن از آنان به شمول شکریه تبسم، دختر ۹ ساله، توسط گروگانگیرها سر بریده شدند.
این گروگانگیری در مناطق تحت تسلط طالبان صورت گرفت و ۱۹ تن از اسیران با شماری از تروریستهای ازبکستانی که به این بهانه از زندان آزاد شدند از نیروهای نزدیک به این گروه بودند.
پس از آن گروگانگیری، هزارهها بارها آماج مرگبارترین حملات قرار گرفتهاند. این حملات به گونههای مختلف و در جاهای مختلف اتفاق اتفادهاند. حمله انتحاری در مراسم عروسی، انفجار در مسجد، حمله بر زایشگاه و تیرباران کردن مادران و نوزادان، تیرباران کردن مسافران، حمله گروهی بر تجمعات مذهبی، حمله مسلحانه و حمله انتحاری بر مراکز آموزشی و انفجارهای ناشی از جاسازی ماین در مناطق عمدتا هزارهنشین از جمله حملاتی هستند که بیوقفه هزارههای افغانستان را آماج قرار میدهند.
بنابر آمار و ارقام اعلان شده در مطبوعات بین سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ حدود پنج هزار فرد هزاره در ۴۱ حمله هدفمند کشته شدهاند.
در طی این حملات به صورت هدفمند و سازماندهی شده اجرا شده و بیشترین قربانیان این حملات افراد باسواد و تحصیلکرده هزاره بودهاند.
در ادامه حملات بر علیه هزارهها در حادثهی تروریستی مکتب سیدالشهدا در برچی که منطقه هزارهنشین است، ۱۲۰ دانشآموز جان باختند. در مجموع از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ هر یک یا دو ماه یک حمله مرگبار به هدف کشتن هزارهها صورت گرفته است.