محل تبلیغات شما

<--306px-->
تداوم مظالم چهل‌ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران در قبال هزاره‌های افغانستان (بخش سوم) ـ مجله‌ی اورال تداوم مظالم چهل‌ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران در قبال هزاره‌های افغانستان (بخش سوم) ـ مجله‌ی اورال

تداوم مظالم چهل‌ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران در قبال هزاره‌های افغانستان (بخش سوم) ـ مجله‌ی اورال

در طی حد اقل چهل سال گذشته، جمهوری اسلامی ایران با چهره‌های مختلف و در کرکترهای متفاوت با اقوام مختلف در افغانستان تعامل کرده است. در این بخش مروری کوتاه بر روابط هزاره‌های افغانستان و جمهوری اسلامی ایران می‌نماییم.

هزاره‌های افغانستان نماد زحمت‌کشی، انجام کارهای شاقه، صداقت در عمل، سادگی در رفتار مشهور هستند. سادگی مردمان هزاره و صداقت این مردم شهره در داخل و خارج از کشور است.

شاید این همه اوصاف نیک نقطه‌ی قوت این مردم بوده و باعث رضایت و راحت خاطر برای حکومت‌های افغانستان و منطقه حداقل در طول دو قرن گردیده باشد. در طی دو قرن گذشته هزاره‌ها از ناحیه فریب‌کاری و تظاهر مقامات داخلی و کشورهای منطقه و فرامنطقه بارها صدمات بسیار دیده‌اند. اما متأسفانه  حافظه‌ی تاریخی ضعیف هزاره‌ها همواره و به کرات مورد استفاده‌های سؤ حتی از سوی دشمنان آشکار قرار گرفته‌اند که  فقط با چند جمله فریبنده سیاه بختی را هدیه این مردم کرده‌اند.

در طی چهل سال گذشته که کشورهای مختلف با دیسانت مهره‌های استخباراتی خویش افغانستان را میدان جنگ‌های خونین نیابتی خویش قرار داده‌اند که هزاره‌ها نیز  در این معرکه کثیف در امان نبوده‌اند. جمهوری اسلامی ایران که با کارت دین و در برخی موارد مذهب در این بازی‌های حضور گسترده دارند. چنانچه رژیم جمهوری اسلامی ایران دارایی ماهیت فریب‌کارانه و ناجوانمردی هستند همواره مثل روباه و کفتار در پی شکار حیوانات بزرگ بوده تا طمعه‌های بزرگ‌تری را بدون مصرف انرژی زیاد برباید. (تعامل پشت پرده جمهوری اسلامی ایران با حزب اسلامی، گروه القاعده، طالبان و غیره هر کدام ثابت کننده چهره و ماهیت مکار این رژیم است.) لذاست می‌بینم که رژیم کنونی ایران همواره اقوام دارای قوت نظامی و پشتوانه‌های بزرگ بین‌المللی و جهانی را طرف اصلی معامله و تعامل استراتژیک خودش انتخاب کرده است. ولی برای فریب افکار جهان و مردم افغانستان با اجیر کردن شماری از چهره‌های خودفروخته و شیاد در میان مردم هزاره همواره با تبلیغات و عَلم کردن ایران‌گرایی مردم هزاره را در افغانستان و حتی پاکستان و اینک در مناطق مختلف جهان مورد آماج بازی‌های کثیف استخباراتی خویش قرار داده‌اند. متاسفانه که شباهت مذهبی و زبانی هزاره‌ها با رژیم ایران، آسیب‌پذیری این مردم را بیشتر کرده‌اند.

جمهوری اسلامی ایران که یک رژیم خودکامه، نژادگرا و فرصت‌طلب است، با استخدام انسان‌های خودفروخته و شیاد در پی بازی‌های خونین استخباراتی شان با قربانی کردن  هزاره‌های افغانستان بوده است. جمهوری اسلامی ایران با استفاده از موجودیت ظرفیت‌های مدارس دینی در قم و غربت و بیچارگی مهاجرین افغانستانی در ایران شیعی فرقه جدیدالتاسیس «ولایت فقیه» باشعار دینی و مذهبی عملکرد کاملا سیاسی و سلطه‌جویانه داشته و ساده‌دلانی در میان هزاره‌ها را نیز تا جایی با شعارهای  مذهبی توسط اجیران خودفروخته  در برخی موارد فریب داده  است.

اما در خفا، چهره هزاره‌ها بنام «مغول و اولاد چنگیز» در مقابل سران احزاب دیگر اقوام علم کرده و از هر طرف زمینه انزوا و قتل عام مردم هزاره را مهیا ساخته است. از سوی دیگر استخبارات جمهوری اسلامی ایران با برجسته کردن شعار مذهب توسط اجیران شیاد خویش در میان مردم هزاره، تلاش کرده‌اند که با توطیه و اغراق چهره افراطی ایدیولوژیک زده و تحت فرمان ولایت فقیه در انظار جهانیان ترسیم نمایند. ولی کتله‌های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی هزاره‌ها با بی‌خبری و کوته‌اندیشی سیاسی این وضعیت را نظاره کرده‌اند. گاهی هم با هراس از اجیران خود فروخته و آماده به فرمان استخبارات ایران که اغلب در لباس مذهب و دین ظاهر می‌شوند، سکوت و یا همراهی را به نفع شخص و جریان خویش دانسته‌اند. چنان شد که  به کمک اجیران خودفروخته جمهوری اسلامی ایران، ملاهای اغلب بی‌سواد و جاهل ایرانی در نزد هزاره‌ها قدر و منزلت تقلبی و تحمیلی یافته است. جایگاه و تبلیغ و تظاهر منزلت اجباری و تحمیلی ملاهای ایران در میان مردم هزاره توسط مهره‌های شیاد ایران در میان مردم هزاره آنان را به خاک سیاه نشانده و هر روزنه همکاری و همیاری را برای مردم هزاره در سطح دنیا دشوار نموده است. لذاست که هر حکومت و یا جناحی با کسب اندک‌ترین قدرت در پی کشتار و انزوا کشیدن مردم هزاره در افغانستان و بقیه نقاط می‌شوند. چرا، چون هزاره‌کشی و هزاره‌ستیزی برای آنان منفعت سیاسی و اقتصادی و نظامی به ارمغان می‌آورد و زمینه توسعه و تقویت آنان را مهیا می‌سازد.

مطالب بیشتری در این بخش