محل تبلیغات شما

<--306px-->
شب شعر دادخواهی برای رهایی 31 مسافر ربوده شده شب شعر دادخواهی برای رهایی 31 مسافر ربوده شده

شب شعر دادخواهی برای رهایی 31 مسافر ربوده شده

جمعی از شاعران، نویسنده‌گان و فعالان فرهنگی کابل، سه شنبه شب در خیمه دادخواهی برای رهایی سی‌ویک مسافر ربوده شده گرد هم آمدند و برنامه شعر خوانی را تحت نام «شب شعر دادخواهی» بر گزار کردند، با خانواده های اسیران همدردی نمودند و خواهان رهایی هر چه زودتر اسیران شدند.

یاسین نگاه استاد دانشگاه و یک تن از فعالان فرهنگی، آغازگر این برنامه بود. او گفت، این درد و مصیبت تنها مربوط به سی‌ویک نفر نیست. این مصیبت مشترک ما است. این مصیبتی است که قوم، مذهب و دین نمی‌شناسد؛ اگر در مقابل آن نایستیم، دروازه‌های همه‌ی ما را می‌کوبد. وی هم‌چنان تاکید نمود اگر به داد این مسافران رسیده نشود، تا پایان، دادخواه خواهیم بود.

رضامحمدی،  شاعر توانای کشور در آغاز، شعر بلند و زیبای «باد اجل» را با این بیت‌ها به دکلمه گرفت و به تعقیب آن، شاعران دیگر به صورت پیهم شعرهای شان را دکلمه نمودند:

باد اجل پیچیده حسن راه را برد

گل‌های زیبا بسته‌ی این باغ را برد

باد اجل وزید، باد نافرصت گرفته

این باد با تاراج ما عادت گرفته

ای باد در این بردن چی داری

این دفعه در تاراج مردم چی داری

ماییم این بیچاره این آواره مردم

بادا چی می‌خواهی از این بیچاره مردم

.....

آقای محمدی در پایان این پارچه شعر، وضعیت کنونی را به حکایتی از ضحاک مار دوش و کاو آهنگر شاهنامه ارتباط داد. وی گفت، همانطور که در این حکایت، مارهای ضحاک ماربردوش به خوردن مغزهای جوانان ما عادت کرده بود، اکنون اتفاقاتی که در چهارگوشه‌ی کشور اتفاق می‌افتد مردم بی هیچ بهانه ای از راه ربوده می‌شوند، تمثیل همان حکایت ضحاک است. در مقابل آن کاوه آهنگر، از میان کسبه کاران علم دادخواهی بلند نمود که اکنون این علم دادخواهی در میان همه‌ی ما است و ما برای پایان دادن این ماجرا، دادخواه خواهیم بود.

 اسماعیل کیهان، جوانی که پدرش در میان این سی و یک مسافر ربوده شده در حالت بی سرنوشتی به سر می برد، به نمایندگی از خانواده های اسیران، ازتمامی دادخواهان قدر دانی نمود و پارچه شعری را به خوانش گرفت:

اسماعیل کیهان، جوانی که پدر اش یکی از این سی و یک مسافر ربوده شده می‌باشد، به نمایندگی از خانواده های اسیران از تمامی دادخواهان قدردانی نمود و با اندوه و درد پارچه شعری به خوانش گرفت:

در اسارتم گیر مگر گل می کنم

سنگ سار، خارو زارم کن مگر گل می کنم

تا شقایق می دوم از انفجار

سوگوارم کن مگر گل می کنم

من دوتار عشق و آزادیستم

تار تارم کن مگر گل می کنم

نگذار تا بگذرد آواز من از سنگ هم

در حصارم کن مگر گل می کنم

ریشه ی نوروز در جریان من است

گِل شمارم کن مگر گل می کنم

زندگی آخر برای جنبش است

در اسارتم گیر مگر گل می کنم

رضا محمدی، هادی ایوبی، لیلی حیدری، نصیر ندیم، دره یی، آقای کامجو (شعر پشتو)، اسماعیل کیهان، سمیه (شعر طاهر هجران)، ویدا ساغری، معلم عبدالجبار پیکان (شعر حافظ)، ندیم پارسینا، همه در این برنامه شعر خواندند. این برنامه از ساعت 7 شام شروع شده بود و تا ساعت 11 شب ادامه داشت و در ادامه این مشاعره حاصرین به گفتگو و پرداختند و از بی توجهی دولت نسبت به سرنوشت این مسافران انتقاد نمودند. آن ها گفتند که دولت باید «سکوت استراتژیک» خود را بشکند و زندانیان را هرچه زودتر رها سازند.

خیمه ی دادخواهی برای رهایی سی و یک مسافر ربوده شده به روز دوشنبه 17 حمل 1394  از سوی جامعه مدنی، فعالان فرهنکی و خانواده های اسیران در پارک زرنگار کابل برپاشد. اکنون که در حدود سه روز از برپایی خیمه ی دادخواهی می گذرد، تعدادی زیادی از مردم در جمع تحصن کننده گان پیوسته اند و روزانه تعداد زیادی از باشندگان کابل، بخاطر همدردی با خانواده های اسیران از این خیمه باز دید می کنند. در میان تحصن کننده گان؛ وضعیت صحی خانواده های اسیران چندان خوب به نظر نمی رسد، امروز یک مادر که دو فرزند اش در جمع اسیران می‌باشد دچار حمله‌ی قلبی شد و توسط مردم به شفاخانه انتقال داده شد.

مطالب بیشتری در این بخش

کاتب؛ بیهقی قرن 10 (2331 بازدید)