محل تبلیغات شما

<--306px-->
اتباع افغانستانی که به مدت ۲ سال بدون ویزا در خارج از کشور گیر افتاده‌اند؛ اتباع افغانستانی که به مدت ۲ سال بدون ویزا در خارج از کشور گیر افتاده‌اند؛

اتباع افغانستانی که به مدت ۲ سال بدون ویزا در خارج از کشور گیر افتاده‌اند؛

" دل‌ما برای او بسیار تنگ شده است. می‌خواهیم او به زودی به ما بپیوندد."

 یک خواهش دل‌خراش از دولت هند توسط یک دختر نه ساله که در انتظار بازگشت پدرش است. پدر او تبعه‌ی افغانستانی و دانش‌جوی فوق دکترا در دانش‌گاه" کرالا " است که بیش از دو سال به دلیل عدم دریافت ویزا، در خارج از کشور گیر افتاده است.

غلام رحمانی، دانش‌جوی فوق دکترا در بخش جامعه شناسی دانش‌گاه کرالا است. او در سال ۲٠۲٠ برای تمدید ویزای خود و جمع‌آوری اطلاعات در رابطه با تحقیقات پسا دکترای خود از کشور هند به افغانستان رفت.

 نیروهای ایالات متحده مستقر در آن‌جا از سال ۲٠۲٠ عقب‌نشینی خود را آغاز کردند و در سال ۲٠۲۱ طالبان کنترل کشور را به دست گرفتند.

پس از تسلط طالبان، آن‌چه که قرار بود تمرین روتین تمدید ویزا باشد، به کابوسی برای خانواده رحمانی تبدیل شد زیرا؛ دولت هند با توجه به تغییر سناریوی ژئوپلیتیکی، روادید کسانی را که در افغانستان بودند لغو کرد و در نتیجه او در آنجا سرگردان شد.

او تلاش کرد از طریق ایران به هند بیاید، اما تا به حال اقبال نداشته و نزدیک به یک سال است که برای گرفتن ویزا در تهران منتظر است.

رحمانی گفت: "موضوع تحقیق من مربوط به افغانستان بود و برای جمع‌آوری اطلاعات به آن‌جا رفتم و مجبور شدم ویزای خو‌د را تمدید کنم اما، وضعیت سیاسی در افغانستان تغییر کرد و من در آنجا سرگردان شدم."

وی در حین صحبت گفت: "من ویزای ایران گرفتم و به آن‌جا رفتم تا از آن‌جا به هند برگردم اما، نزدیک به یک سال است که در تهران سرگردان هستم زیرا؛ سفارت هند از صدور ویزا برای من امتناع می‌کند."

پروفیسور سابو جوزف، مدیر مرکز دانش‌گاه برای دانش‌گاهیان جهانی (CGA)، که از وضعیت مخمصه‌ی رحمانی آگاه است، گفت:" در حالی که در کشتی سرگردان بودند، خانواده‌ی او، همسر و سه فرزندش، روزهای سختی را در این‌جا سپری می‌کردند.

"زمزمه" همسر رحمانی، که در حال تحصیل در مقطع دکترای رشته‌ی فیزیک در دانش‌گاه کرالا است، از مشکلات که وی طی دو سال اخیر در غیاب همسرش در تلاش برای مدیریت تحصیل، کارهای خانه و رسیدگی به نیازهای فرزندانش بوده است حرف می‌زند.

زمزمه: گفت: "من به کووید-19 مبتلا شدم و مجبور شدم در خانه قرنطینه شوم زیرا؛ کسی نبود که از فرزندانم مراقبت کند. من باید همه کارهای خانه را انجام می‌دادم، در صورت لزوم بچه‌ها را به شفاخانه می‌بردم، مواد غذایی می‌خریدم و تمام کارهای تحقیقی خود را از خانه انجام می‌دادم."
او با خنده شدید گفت: "این آسان نیست. من همیشه خسته هستم. مشکلات سلامتی دارم. گاهی اوقات دلم می‌خواهد همه چیز را رها کنم و بروم اما، این امکان پذیر نیست."

دختر ۹ساله‌ی رحمانه با اشاره به دوری پدرش گفت: "ما خیلی دلتنگ او هستیم. به دلیل مشکلات اینترنتی در آن‌جا(تهران) نمی‌توانیم به درستی با او صحبت کنیم. مادرم نمی‌تواند به تنهایی از ما مراقبت کند. می‌خواهیم او به زودی به ما ملحق شود تا بتوانیم همیشه شاد زندگی کنیم.

پروفیسور جوزف گفت که درخواستی رحمانی توسط دانش‌گاه به دولت ارسال شد که به نوبه‌ی خود، پس از تأیید پلیس، به مرکز توصیه کرده بود که ویزا را به وی اعطا کند.

جوزف گفت: "اما پس از آن، هیچ پاسخی از سوی دولت هند صورت نگرفت. در همین حال، او می‌گوید که جانش از سوی طالبان در خطر است و آن‌ها او را هدف قرار داده اند."

این پژوهش‌گر از جریان صحبت‌هایش را طی تماس صوتی با رحمانی می‌گوید : " او(رحمانی) برایم گفت که دلم برای فرزندانم تنگ شده است و متواضعانه از دولت هند می‌خواهم که به من ویزا بدهد تا بتوانم به آغوش خانواده‌ام برگردم. 

زمزمه گفت: "ما دانش‌گاهیان هستیم. ما چندین سال است که در هند بوده‌ایم. ما تروریست نیستیم. دادن ویزا به همسرم، برای هند ضرری ندارد."

او گفت که وضعیت حاکم در افغانستان به گونه‌ی است که او نمی‌خواهد به آن‌جا بازگردد و هیچ‌کس نمی‌تواند از آن‌جا برای کمک به او بیاید.

زمزمه در صحبت‌هایش افزوده است: " پولی که من به عنوان بخشی از بورس تحصیلی‌ام دریافت می‌کنم؛ برای مراقبت از خانواده‌ام کافی نیست. ما پول زیادی از والدین و بستگانم قرض کرده‌ام و آن‌ها هم‌اکنون به دلیل شرایط حاکم در آن‌جا در بحران مالی هستند." 

او گفت:" رحمانی که دکترای خود را از دانش‌گاه" عثمانیه " در حیدرآباد به پایان رسانده است؛ در تهران نیز در مضیقه‌ی مالی قرار دارد و به پولی که خانواده‌اش در افغانستان ارسال می‌کند وابسته است."

زمزمه گفت که اگر شوهرش بتواند برگردد، می‌تواند در مسئولیت‌های خانه و خانواده سهیم باشد و این، زمان بیش‌تری را برای تکمیل تحصیلاتش فراهم می‌کند.

"من سال چهارم هستم و باید دوره‌ام را به سرعت تمام کنم. حضور او به این امر کمک می‌کند."

او با آه گفت: " بچه‌ها بسیار به او وابسته هستند. پاسخ دادن به سوالات روزانه‌ی آن‌ها در مورد این‌که پدرشان چه زمانی برمی‌گردد دشوار می‌شود."

همسر رحمانی گفت که او چندین درخواست از طریق ایمیل به دولت هند ارسال کرده و با مقامات ملاقات کرده است اما، بی‌نتیجه است."

او گفت:" از آن‌ها می‌خواهم که او را یک مرد بی‌گناه و یک عالم بدانند و به او ویزا بدهند تا در کنار خانواده‌اش باشد."

مطالب بیشتری در این بخش