پایان سال؛ افغانستان چگونه شاهد "بدترین بحران بشردوستانهی جهان" در سال ۲٠۲۲ بود؛
"من رودخانهی هستم که از میان کوهها میگذرم و در جستجوی دریا هستم."
" لندای باستان افغانستانی"
لندای شکلی از شعر است که عمدتاً توسط زنان پشتون ساخته شده است. لندایها بسیار قدیمیتر از اداره گروه طالبان در افغانستان هستند. در واقع سن آنها از ورود آمریکا به افغانستان، روسیه به افغانستان و انگلیس به افغانستان بیشتر است. ممکن است عدهی تعجب کنند که این اشعار، که تا حد زیادی وجودشان را مدیون زنان پشتون هستند، قدامت بیشتری از ورود اسلام به افغانستان دارند.
آنها متعلق به زمانی هستند که زنان فیلسوف (parivrajikas) در سرزمینی که امروز افغانستان نامیده میشود، آزادانه، بدون هیچ شرکتی مرد، در غارها زندگی میکردند تا متون الهام گرفته از آموزههای بودا را مطالعه کنند. غارهایی که تروریستها در هنگام ورود آمریکا در آن پنهان شده بودند و آن بودا که صورتش از کوه کنده شده بود و سر انجام توسط طالبان با مواد انفجاری ویران شد. ترجمه تحت اللفظی لندای این است: " مار سمی و مانند یک مار، به تصور پیش فرض، بسیاری از مردم که زنان افغانستانی را به عنوان ارواح مادر مهربان پشت برقعهای آبی میبینند، برخورد میکند.
سرزمینها؛
"خداوند تو را گلی در کنار رودخانه قرار دهد تا وقتی آب جمع کردم بوی تو را ببویم."
"لندای باستانی افغانستانی"
طبق محافظه کارانهترین تخمینها، لندایها حداقل ۴٠٠٠ سال قدامت دارند. محققان بر این باورند که آنها با متون مقدس هندو، به ویژه اسلوکاهای" ودا " مرتبط هستند. "وداها" در مورد ماهیت ذهن، زندگی، واقعیت و مرگ صحبت میکنند، در حالی که Landays در مورد مسائل نان و کره صحبت میکنند. زنان از آن برای انتقال عشق خود به مرد، دیدگاههای خود در مورد جنگ، وطن، جدایی و رنج استفاده کردهاند. این اشعار کهن نوری بر ذهن زنان افغانستانی میتابد. صورت آنها ممکن است به زور، زیر یک حجاب پنهان شده باشد اما، چشمان آنها به دنیای بیرون نگاه میکند و با دقت مشاهده میکند.
با نزدیک شدن به پایان سال، مهم است که در مورد بحران انسانی جاری در افغانستان، به ویژه تحت رژیم طالبان تأمل کنیم. از زمانی که این گروه کنترل کشور را در ۱۵ اگست ۲٠۲۱ به دست گرفت، تعدادی از سیاستهای تندرو اسلامی را اجرا کرد که تأثیر شدیدی بر جمعیت، به ویژه زنان داشته است.
قتل بیگناه؟
تو مرا به پیرمردی فروختی پدر، خدا خانهات را خراب کند، من دخترت بودم.
"لندای معاصر افغانستان"
ازدواج کودکان دوباره به یک مشکل مهم در افغانستان تبدیل شده است، جایی که نزدیک به ۶٠ درصد از دختران قبل از سن ۱۸ سالگی و بسیاری از آنها قبل از ۱۶ سالگی ازدواج میکنند. وقتی نوبت به دختر ۱۴ سالهاش زرغونه رسید، او به صدای آمریکا گفت: " من باید بین زنده ماندن چهار فرزند کوچکم و ازدواج زرغونه یکی را انتخاب میکردم.
او در نهایت تصمیم گرفت زرغونه باید با مردی که چند ماه بود خواستگاری کرده بود، در ازای مهریه ۲٠٠٠٠٠ افغانی (حدود ۲۳٠٠ دالر) ازدواج کند. همسر زرغونه، بیش از دو برابر او سن دارد. بر اساس گزارش صدای امریکا، صادق عاکف، سخنگوی وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان گفته است:" فقه اسلامی (شریعت) اجازه ازدواج دختران را پس از رسیدن به سن بلوغ میدهد."
عاکف اظهار داشت که این در شرع روشن است. داستان پشتنه "مادر زرغونه" در افغانستان غیرمعمول نیست، جایی که فقر و گرسنگی تعداد فزایندهی از خانوادهها را وادار میکند که دختران زیر سن قانونی خود را در ازای دریافت جهیزیه، کاهش بدهی و سایر مشوقهای اقتصادی ارائه دهند.
در هشت ماه پس از تسلط طالبان بر کشور، تخمین زده میشود که بیش از ۱۲٠٠٠٠ کودک به این طریق مبادله شدهاند.
زنان نمیتوانند دانشجو باشند؟
یکی دیگر از اقدامات سرکوبگرانه که توسط طالبان اجرا شده، ممنوعیت تحصیل برای دختران بوده است. این امر عملاً فرصت تحصیل میلیونها دختر را از آنها گرفته و تأثیر مخربی بر توسعهی کلی کشور داشته است. علاوه بر این، زنان از کار و سفر در مسافتهای طولانی محدود شدهاند و فرصتها و استقلال آنها را بیشتر محدود کرده است. این گروه، قوانین سختگیرانهی را برای پوشش و ظاهر زنان وضع کرده است، از جمله شلاق زدن یا زندانی کردن افرادی که قوانین سختگیرانهی پوشش آنها را نقض میکنند. مردان نیز به دلیل "جرم" تراشیدن ریش مجازات شدهاند. مردان و زنان در افغانستان علیه سیاستهای طالبان تظاهرات کردهاند.
حکم ممنوعیت حضور زنان در دانشگاهها، توسط طالبان در افغانستان خشم و اعتراضات را در این کشور برانگیخت. این اعلامیه که از سوی ندا محمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی این گروه اعلام شد، با محکومیت گستردهی از داخل و خارج از افغانستان مواجه شد. این ممنوعیت منجر به استعفای چند استاد دانشگاه از طبقهی مردان، به نشانهی اعتراض شد و چندین دانشجوی پسر در همبستگی با دانشجویان دختری که مجبور به ترک تحصیلات عالی شده بودند از صنفهای درسی خارج شدند. برخی از زنان و دختران نیز در کابل و سایر ولایات افغانستان، در اعتراض به این ممنوعیت به جادهها ریختند.
گزارشها حاکی از آن است که نیروهای امنیتی طالبان با چوب و شلاق آنها را مورد لت و کوب قرار داده و پنج تن از آنان را به همراه دو خبرنگار که این مراسم را پوشش میدادند، بازداشت کردند. ندا محمد ندیم، نبود همراهی مرد "محرم" برای دانشجویان دختر، عدم مطابقت دختران با بعضی رشتههای تحصیلی و پوشش نامناسب دختران دانشجو را از دلایل اصلی این ممنوعیت ذکر کرد. با این حال، این توجیهات بهعنوان بهانههای ضعیف برای دیدگاههای زنستیزانه این گروه در مورد آموزش زنان مورد انتقاد قرار گرفته است.
این ممنوعیت در سراسر جهان محکوم شد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده گفت که این ممنوعیت تلاشهای طالبان را برای به رسمیت شناخته شدن و حمایت در زمانی که کشور از فقر شدید رنج میبرد، متوقف میکند.
کارن دکر، کاردار ایالات متحده در افغانستان نیز از اعتراضات و استعفاها حمایت کرد و از گروه تروریستی حاکم خواست تا تصمیم خود را لغو کند. ممنوعیت ناگهانی تحصیل زنان، باعث شده است که کاربران شبکههای اجتماعی مصاحبهی شش ماهه با "سهیل شاهین" رئیس دفتر سیاسی طالبان در دوحه را منتشر کنند که در آن مصاحبه، وی اظهار داشت که دخترانش به مدرسه میروند. نفاق موضع این گروه در مورد آموزش زنان، خشم و اعتراضات را در افغانستان بیشتر کرده است.
بحران انسانی؛
وضعیت بشردوستانه در افغانستان نیز تحت رژیم طالبان بدتر شده است. میلیونها نفر بیکار هستند و گزارشهای گستردهی از کمبود مواد غذایی و افزایش سرسامآور قیمت مواد غذایی، که منجر به سوءتغذیه میشود، منتشر شده است. بسیاری از افغانستانیها به دلیل درگیری مجبور به ترک خانههای خود شدهاند و این کشور اکنون یکی از بالاترین تعداد بیجاشدگان داخلی را در جهان دارد.
گروه طالبان همچنان به قتلهای هدفمند، ناپدید شدن اجباری و حملات بیرویه به غیرنظامیان متهم شده است.
بازگشت طالبان به قدرت، اقتصاد افغانستان را نیز تحت تأثیر قرار داد. علاوه بر این، خروج نیروهای بینالمللی، عدم سرمایهگذاری خارجیها، تأثیر منفی بر اقتصاد افغانستان گذاشته است.
جامعه جهانی تا حد زیادی چشمان خود را بر روی بحران در افغانستان بسته است و اکثر سازمانهای کمکرسانی، به دلیل نگرانیهای امنیتی از این کشور خارج شدهاند. این امر مردم افغانستان را تا حد زیادی برای کمک به طالبان وابسته کرده است و قدرت و کنترل آنها بر مردم را بیشتر میکند.
علاوه بر بحران انسانی، رژیم طالبان نیز محدودیتهای شدیدی را بر رسانهها اعمال کرده است، بسیاری از خانهها و سازمانهای رسانهی تعطیل شدهاند و خبرنگاران با ارعاب و تهدید مواجه میشوند. این امر تأثیر مخربی بر آزادی بیان در کشور داشته است.
هند به ارائه کمکهای امدادرسانی در افغانستان، به اشکال مختلف، از جمله کمکهای پزشکی و گندم ادامه داده است.
طالبان از تصمیم هند برای بازگرداندن تیم فنی خود برای ادامه ارائه کمکهای بشردوستانه در کشور استقبال کردهاند. با نزدیک شدن به پایان سال، بحران در افغانستان تا حد زیادی فراموش شده است.