تأمین امنیت یا خلق مزاحمت؟
تأمین امنیت یا خلق مزاحمت؟
(مجله اورال)
آموزشگاه بنیاد خیریهی آگاه در کارته سخی، با مزاحمتهای مکرر از سوی ماموران امنیتی، سر انجام پس از سال ها فعالیت مداوم و مثمر، مجبور شد که برایمدت نامعلومی، فعالیت خویش را به تعلیق در آورد. ممکن است که به تعلیق در آمدن فعالیت نهاد و یا موسسه، حرف عجیب و دور از تصور نباشد؛ اما متوقف شدن فعالیت نهادی هم چون بنیاد خیریه ی آگاه به بهانه های واهی و نامعلوم و آن هم با مداخله مامورین امنیتی، خود نگران کننده و پرسش برانگیز است.
مبرهن است که بنیاد خیریه ی آگاه، نه فعالیت مخفیانه داشته است و نه کدام مقصد سیاسی را دنبال می کرده است، آنچه که تا هنوز انجام داده است، فعالیت های بشر دوستانه در قسمت امداد رسانی و آموزش برای افراد فرودست و کم در آمد بوده و اکثر فعالیت ها و کارکردهایش را هم مجله ی اورال بازتاب داده است. کشاندن کودکان خیابانی در پای تخته ی آموزش و وادار ساختن خانم ها به یادگیری حرفه و هنر آن هم در جامعه ی شدیدا سنتی، کار ساده و کم هزینه ای نیست؛ اما بنیاد آگاه این امر ناممکن را ممکن ساخته است. وقتی چنین ثمره ها و دستاوردهای بزرگ اجتماعی به سادگی از سوی مامورین امنیتی به بهانه ی تامین امنیت به سخره گرفته می شود، واقعا درد آور و جای تاسف است.
مامورین امنیتی، دقیقا برای بخشی از فعالیت های بنیاد خیریه آگاه مزاحمت خلق کرده است که عموما خانم ها در آن بخش فعالیت دارند. بر اساس اصول عمومی آموزش و نیز استراتژی آموزشی بنیاد آگاه، این بنیاد تمامی آموزگاران خویش را در آموزشگاه این بنیاد در کارته سخی، از میان خانم ها برگزیده است. معیاری را که بنیاد خیریه ی آگاه در قسمت استخدام آموزگاران مد نظر دارد، نخست این که بخشی از فعالیت های آموزشی برای کودکان دوره ابتداییه بوده که اصولا و معیارا در این بخش خانم ها استخدام می شوند؛ دوم، بخش دیگر این آموزش ویژه ی خانم ها است که حرفه و هنر را به آن ها می آموزاند چنانچه که اصول اجتماعی ایجاب نمی کند تا یک آموزگار مرد برای خانم ها استخدام شود؛ اگر چنین هم می شد، خانم ها حاضر به یادگیری نمی شدند. سوم این که با توجه به شرایط اجتماعی، ایجاد فرصت های شغلی برای خانم ها یک شرط است؛ بنیاد آگاه بر اساس رسالت خویش کوشیده است تا با ایجاد زمینه های شغلی برای طیف های مختلف اجتماعی، نابرابری ها اجتماعی را از میان بردارد. از همین رو، یک شعبه ی آموزشی خویش به خانم ها اختصاص داده است، حال آن که شعبه ی دیگر بنیاد آگاه با فعالیت های گسترده تر فرهنگی و آموزشی در دشت برچی فعالیت دارد. این شعبه دامنه ی فعالیت اش گسترده تر است که در زمینه های ورزش، آموزش کمپیوتر و آموزش تخنیک برق برای قشر ذکور و اناث در محوطه ی کتابخانه ی عامه شهید مزاری فعالیت دارد. کتابخانه عامه شهید مزاری بخشی از کارهای بزرگ بنیاد خیریه آگاه است که به هدف آگاهی اجتماعی امسال در دشت برچی راه اندازی شده است.
با نگاه آسیب شناسی اجتماعی به مختل شدن فعالیت های آموزشی بنیاد آگاه در کارته سخی، بخشی از انگیزه ایجاد اختلال در این آموزشگاه، بر می گردد به همان دیدگاهی که نسبت به یک طیفی از اجتماع در جامعه وجود دارد. دیدگاه تضاد اجتماعی نسبت به زنان و فعالیت های زنان در اعرصه های اجتماعی. بدون هیچ مبالغه ای، زنان آسیب پذیر ترین قشر اجتماعی است؛ دقیقا مامورین امنیتی هدفی را نشانه گرفته است که بیشتر می تواند به نابرابری های اجتماعی دامن بزند. تاسف بار این که مامورین امنیتی هر گاه و بیگاه، بدون در نظر داشت اصول، برای دانش آموزان، کار آموزان و آموزگاران این بنیاد مزاحمت خلق می کرد و خواستار پاسخ گویی آن ها در مورد فعالیت های بنیاد آگاه در حوزه ی امنیتی می شد. مامورین امنیتی با چنین عملکر خویش هراس بزرگی را در میان کار آموزان، دانش آموزان و آموزگاران ایجاد کرد که حتا برخی از این ها، به همین دلیل آموزشگاه را ترک کردند. بنیاد آگاه هم با صلاح دید، تصمیم گرفت که برای مدتی فعالیت خویش را به تعلیق در آورد.
این که مامورین امنیتی در صدد چه اند و با این کار خویش چه را می خواهند ثابت کنند، پرسشی است که بنیاد آگاه تا هنوز پاسخی برای پیدا نکرده است. اگر مامورین امنیتی، با این کار خویش برای ایجاد تأمین امنیت اجتماعی و ملی در صدد پی بردن به اهداف و فعالیت های این بنیاد است که دقیقا روشی را که برگزیده است، نمی تواند ماموریت تامین امنیت را انجام دهد. چنین کار جز این که ایجاد مزاحمت باشد، تامین امنیت بوده نمی تواند. جدای از آن، بنیاد آگاه با هدف روشن و منابع مالی شفاف و آشکار از سال 1388 به این سو فعالانه، مداوم و بدون کدام وقفه فعالیت دارد. چطور شد که به یکبارگی مامورین امنیتی به یکبارگی خبر شد که این بنیاد فعالیت دارد و باید در برابر فعالیت های خویش پاسخ گو باشد، البته آن هم نه اعضای بنیان گذار بنیاد بلکه کارمندان و دانش آموزان بنیاد. انجام چنین ماموریت در کدام منطق می گنجد که مامورین امنیتی ما به پیش گرفته است. اگر مامورین واقعا نگران اهداف فعالیت بنیاد است، باید گفت که این بنیاد فعالیت یک شبه نداشته و ندارد، در این مدت مسئولین امنیتی در کجا بوده که هیچ خبری از این بنیاد نگرفته است. چنین اقدام امنیتی در برابر فعالیت های آموزشی بنیاد آگاه، جز به نمایش گذاشتن افتضاح در دستگاه امنیتی چیز دیگری بوده نمی تواند.
جدای از این که مامورین امنیتی چه افتضاحاتی را خلق می کند و به چه اندازه ماموریت های ناشیانه انجام می دهد اما به تعلیق در آمدن فعالیت های بنیاد آگاه واقعا نگران کننده است. از یک سو، این که فعالیت های بشر دوستانه، امداد رسانی و آموزش برای طیف آسیب دیده ی اجتماعی نه تنها که از سوی گروه های تروریستی، بنیاد گرا و هراس افگن در معرض تهدید قرار دارد، بلکه حکومت و نیروهای امنیتی نیز فعالیت ها بشر دوستانه را تهدید می کند. از سوی دیگر، مامورین امنیتی، با چنین اقدام ناشیانه، فضای وهم و ترس را برای خانم های کار آموز، آموزگار و در صورت کل، برای زنان اجتماع خلق کرده و بی اعتمادی را به وجود آورده است که آن ها نمی توانند آزادانه و بدون هراس به فعالیت های اجتماعی روی آورند.