محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

قربانيان خشونت قربانيان خشونت

قربانيان خشونت

زنان افغانستان سر نوشت پر از فراز و نشيبي را طي كرده اند. هر چند استبداد حاكم بر افغانستان ، تمام اقشار و اقليت هاي محروم كشور را به بند كشيده است ؛ اما در اين ميان زنان بيش از هر قشر ديگر قرباني خشونتها ، جهالت ها ، خرافات و تحجر گرايي ديني بوده اند. تاريخ افغانستان مملو از جور و جفايي است كه به صورت وحشيانه بر زنان افغانستان صورت گرفته است. بعد از زوال حكومت افراطي طالبان تلاش هاي گسترده جامعه جهاني و نهادهاي داخلي جهت تامين صلح و ثبات در افغانستان باعث اميدواري مردم در عرصه هاي مختلف گرديد. از جمله بهبود در شرايط زندگي زنان و محروميت زدايي از اين قشر محروم از اميدواري هاي بود كه از همه جا شنيده ميشد.با گذشت چهار ده سال از تشكيل حكومت جديد ، نهادهاي مدني و هزينه شدن ميليارها دالر از مساعدت هاي جامعه جهاني انتظار مي رفت آمار خشونت عليه زنان كاهش يافته و به زودي از بين برود ؛ اما متاسفانه بعد از سپري شدن يك دهه تحولات نه تنها اين پديده كاهش نيافته ، بلكه رو به افزايش است.

گزارش هايي كه از طريق رسانه ها، سازمانها و نهادهاي تحقيقاتي زنان و كميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان ارائه ميشود حاكي از افزايش خشونت عليه زنان مي باشد. آمار هاي تكان دهنده از مجبور نمودن به خود كشي و خود سوزي ، حلق آويز كردن ، نكاح اجباري ، توهين و تحقير ، تجاوزات جنسي و آزار و اذيت زنان در اين اواخر سير صعودي داشته و نگران كننده است.
با اينكه بسياري از نهادهاي داخلي و بين المللي تدابير و برنامه هاي لازم را انجام داده اند و تلاشهاي نسبتا خوبي در راستاي تعليم و تربيت ، صحت و بهداشت صورت گرفته است ؛ اما ديده ميشود اين تدابير ريشه اي و بنيادي نبوده است ، زيرا تا زماني كه در سياست گذاريها و برنامه هايي كه مي خواهيم در جهت بهبود وضعيت زنان ارائه كنيم به مباحث ريشه اي هم چون نگاه ما به ، هستي ، انسان ،فرجام جهان و واقعيت هاي اجتماعي تلخ و شيرين توجه نكنيم ، مشكلات زنان هم چنان ريشه دار باقي خواهد ماند.مشكلات امنيتي، بي تدبيري و ضعف دولت ، رسانه ها و شيوع انديشه هاي افراط گرايانه را مي توان به عنوان عوامل خشونت زا نام برد.


مشكلات امنيتي؛


نفوذ برخي از زورمندان، سيطره طالبانيسم بر بسياري از مناطق و ظهور داعش هر روز اوضاع امنيتي كشور را وخيم و وخيم تر مي سازد . در اين ميان بيشترين آسيبها و خطرات مشكلات امنيتي متوجه زنان ، به خصوص زنان فعال و دختران تحصيل كرده است. همان گونه كه مي دانيد صدها مكتب و مدرسه توسط طالبان به آتش كشيده شد و هزاران محصل و متعلم دختر مورد حمله هايي چون اسيد پاشي قرار گرفتند. گذشته از آن تجاوز وحشيانه و دسته جمعي بر زنان در ولسوالي پغمان در اين اواخر فرياد از نا امني موجود در كشور مي زند .در تحقيقي كه توسط " نهاد تحقيقاتي حقوق زنان و اطفال " صورت گرفته است ٤٥٪ افراد نا امني را از موانع موجود فرا راه زنان و عامل اصلي افزايش خشونتها مي دانند.


بي تدبيري و ضعف دولت؛


اداره هاي دولتي كه در امور زنان فعاليت دارند ، با كمبود ظرفيت ها، نبود نظارت ، كمبود نيروي انساني متخصص ، پراكندگي در تصميم گيري و مشكلات عديده ديگري مواجه هستند. از آنجايي كه كميسيون زنان پارلمان توانسته اند كار در خور تامل و شايسته اي انجام دهند .اما دولت به معناي عام كلمه كه هر سه قوه مققنه ، قضاييه و اجراييه را شامل ميشود در بحث هاي دفاع از زنان و كاهش خشونت عليه آنان ضعيف عمل كرده است.ريشه هاي ضفف مي تواند در مواردي چون ضعف در قانونگذاري، عدم توجه كافي به پيشگيري از جرم ، فساد و بروكراسي اداري و ضعف مجريان قانون باشد. نهادهاي مجري قانون به فساد آلوده هستند و به دليل وجود فساد برخورد قانوني با مجر مان و عاملين خشونت صورت نمي گيرد.
رسانه ها؛ عصر حاضر كه به عصر تكنولوژي و ارتباطات معروف است ؛ دسترسي ما را با جهان سريع و آسان كرده است. در جامعه نوپاي افغاني كه مردم از جنگ خسته شده اند به دنبال مسكّني جهت سرگرمي و فراموشي نقيصه هاي زندگي شان هستند لذا به رسانه هاي تصويري، شنيداري، مجلات و روزنامه ها پناه مي برند. اين رسانه ها همانطوري كه كانالي جهت انتقال و ارتباط پيام و وسيله اي براي پيشرفت و توسعه علمي ، فرهنگي ، اقتصادي و اجتماعي است به همان ميزان مي تواند در ترويج خشونت نقش به سزايي داشته باشند.

رسانه هاي اجتماعي مي توانند به صورت مستقيم خشونت عليه زنان را آموزش دهند. ما همه روزه شاهد انواع مختلف تجاوز هستيم كه از مجراي رسانه ها نشر و پخش مي شود ، با پخش اين برنامه ها و حوادث كم كم نگرش مردم به اين پديده عادي و عادي تر ميشود و شايد در آينده هاي نه چندان دور كمتر زني از اينكه مورد خشونت واقع شده شكايت كند. از سويي ديگر مردم ما در دوره هاي طولاني دسترسي اندك و ناچيز به رسانه ها و وسايل ارتباطي جمعي داشتند ، ظهور رسانه ها به يكبارگي باعث شد هيچ گونه زمينه سازي قبلي و ابتدايي صورت نگيرد و به يكبارگي مردم با آن مواجه شوند.
شيوع انديشه هاي افراط گرايانه از مهمترين عوامل در افزايش خشونتها مي باشد.

در جامعه افغانستان با فرهنگ سنتي كه حاكم است ، پذيرش آزاديها و آن هم از نوع غربي براي زنان و دختران وجود ندارد . اما شيوع انديشه هاي فمينيستي برخي زنان را چنان تحريك مي كند كه در مقابل خانواده هاي خود قرار مي گيرند. اين تقابل دو جانبه منجر به منازعات خانوادگي و تشديد خشونت ها عليه زنان مي شود ؛ زيرا در جامعه مرد سالار افغانستان زن توان مقابله با مرد را ندارد و اگر در تقابل قرار گيرد ، درگيري ها و جدال موجب بروز خشونتها مي شود. دختر جواني كه چند روز قبل خود را زره پوش كرده و در سركها به خاطر نه گفتن به آزار و اذيت خياباني به نمايش پرداخت ، مي تواند مثال بارز اين ادعا باشد .
بنا براين حل مشكلات زنان و نابودي خشونت عليه زنان به راهكارهاي جامع ، واقع بينانه و اساسي نياز دارد. زيرا همان طور كه گفته شد، تا زماني كه در سياست گذاريها و برنامه هايي كه مي خواهيم در راستاي محو خشونت عليه زنان ارائه كنيم به مباحث اصيل و ريشه اي و واقعيت هاي تلخ و شيرين جامعه توجه نكنيم، مشكلات زنان هم چنان ريشه دار باقي خواهد ماند. براي مخاطبان رسانه هاي جمعي بايد برنامه هاي آموزنده تهيه شود ، زيرا رسانه ها به خصوص تلويزيون نقش مهمي مي تواند در زمينه داشته باشد.از افراط گرايي پرهيز شود ؛ با رعايت اعتدال و واقع بيني هم مي توان سبب استحكام ارزشهاي ديني و اخلاقي جامعه خود شويم و هم رسالت نقادي و روشنفكري خود را به خوبي و با شهامت انجام دهيم. زنان بايد براي گرفتن حقوق خود و مبارزه با هر نوع خشونت و بي عدالتي ضعف انگاري را كنار بگذارند و با اعتماد به نفس و توكل به خداوند به مبارزات خود با اميدواري ادامه دهند .

 

مطالب بیشتری در این بخش