محل تبلیغات شما

<--306px-->
شباهت عملکرد حکومت طالبان با دولت کمونیستی حفیظ‌الله امین ـ مجله‌ی اورال شباهت عملکرد حکومت طالبان با دولت کمونیستی حفیظ‌الله امین ـ مجله‌ی اورال

شباهت عملکرد حکومت طالبان با دولت کمونیستی حفیظ‌الله امین ـ مجله‌ی اورال

مردم افغانستان چهل سال است که در جنگ ناخواسته گیر کرده‌اند، در سال ۱۳۵۷ زمانی که کمونیست‌های تحت حمایت شوروی سابق خواستند به زور توپخانه، ایدئولوژی شان را بالای مردم افغانستان بقبولانند، اصطکاک جدی میان برداشت‌های مردم و حکومت کمونیست‌ها به وجود آمد. این اصطکاک سبب کشته و زخمی شدن میلیون‌ها انسان، مهاجرت و تخریب کامل زیرساخت‌ها در افغانستان گردید.

پس از خروج شوروی و به‌دنبال آن سقوط نظام کمونیستی کابل، مجاهدین که تجربه‌ی دولت‌داری، تفکر دولت‌داری را نداشتند و هر سردسته‌ی از مجاهدین قریه‌ی کوهستانی خود را پایتخت افغانستان می‌دیدند، در خواب‌های سنگینی بعد از خستگی طولانی مدت دوران جهاد و مقاومت، خود را شهنشاه کابل دیده و سنگرداران جهاد را فاتحان مملکت پنداشته، کشور را به پرتگاهی راهنمایی کرد که سرانجام بهانه‌ی برای حضور بیست ساله‌ی آمریکا و ناتو به وجود آورد.

اینک گروه دیگری پس از بیست سال جنگ، تخریب، قتل عام، و به مسلخ کشاندن بی‌دفاع ترین مردمان؛ به «امارت ناپایدار» کابل رسیده است. گروه تازه به دوران رسیده فعلا غرق در تخیلاتی است که سی سال قبل رژیم کمونیستی در آن تخیل غرق گردیده بود. گروه حاکم ایدئولوژی شان را در مواردی خشن‌تر از قبل تطبیق می‌نماید. البته شعار رژیم کمونیستی و رژیم «امارتی» یکی بوده و هستند و شعار شان هم مشابهت دارد: «هرکه با ماست، از ماست؛ هرکه با مانیست، دشمن ماست».
در دوران کوتاه کمونیستی اعمال چون ترور هدفمند اشخاص سرشناس و مخصوصا عالمان دینی و روشنفکران، جوانانی که افکار غیر کمونیستی داشتند، تجاوز به حریم خصوصی مردم و ایجاد دستگاه حذف به نام «خاد» سبب شد تا افراد زیادی به قتل رسیده و لادرک گردند.

اینک «امارت اسلامی» پا به پای کمونیست‌ها حرکت دارند و عیناً راه‌های پیموده شده‌ی آنها را دنبال می‌کنند.
جنگجویان طالبان چیزی به نام حریم خصوصی نمی‌شناسد. کرامت انسانی، حقوق فرد، حقوق زن، قوانین انسان دوستانه، قانون اساسی ندارد و نمی‌شناسد. طالبان یک رژیم قبیلوی ایدئولوژیک است که زبان شان خشونت و تفنگ است. همواره از بدو به قدرت رسیدن خلاف آنچه وعده داده‌اند، عمل می‌کنند.

تطبیق و تحمیل افکار طالبانی بالای مردم افغانستان سبب آوارگی، قتل و کشتار، جنگ‌های خانمان سوز داخلی و قومی که پس از شوروی تجربه گردید، خواهد شد.
طالبان که اکثریت قاطع آنان قبیله‌گرا و تمامیت خواه اند، قدرت، ثروت، سیاست و خاک را از آن کسانی خاص می‌پندارند. این پندار که ریشه تاریخی دارد قبلا توسط حکام دیگر افغانستان تحمیل گردیده است. از آن سبب افغانستان در دوران پس از جرگه قندهار نتوانسته متحد باشد بلکه همواره ریشه‌ی اختلافات و خون‌ریزی‌های داخلی گردیده است. از طالبان به سبب اینکه همه چیز را در افغانستان به صورت انحصاری می‌خواهد، انتظارنمی‌رود تا بهتر عمل کرده و گره تاریخی معضل افغانستان را بگشاید. 

مطالب بیشتری در این بخش