محل تبلیغات شما

<--306px-->
تداوم مظالم چهل‌ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران در قبال هزاره‌های افغانستان (بخش یازدهم) ـ مجله‌ی اورال تداوم مظالم چهل‌ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران در قبال هزاره‌های افغانستان (بخش یازدهم) ـ مجله‌ی اورال

تداوم مظالم چهل‌ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران در قبال هزاره‌های افغانستان (بخش یازدهم) ـ مجله‌ی اورال

این‌همه ستم که در بخش‌های قبلی مقاله برشمرده شد، فقط گوشه‌های کوچک از تاریخ ظلم بزرگ و عظیم چهل ساله بر علیه مهاجرین افغانستانی به ویژه هزاره‌ها در جمهوری اسلامی ایران است.

خشونت، حمله گروهی و بی‌مهری شماری زیادی از مردم ایران در قبال مهاجرین افغانستانی در ایران بر هیچ کسی پوشیده نیست. 

مقامات رژیم جمهوری اسلامی ایران، دایم تلاش کرده‌اند تا زندگی را بر مهاجرین افغانستانی در ایران دشوار کنند. در برخی موارد بعضی از مقامات ایرانی بی‌پرده در این مورد سخن گفته‌اند.

‎محمدرضا پورابراهیمی، نماینده کرمان در مجلس شورای اسلامی، در سال ۲۰۱۵ می‌گوید باید هزینه اقامت مهاجران افغان را ایران بالا برد تا آنها این کشور را ترک کنند.

‎آقای پورابراهیمی به رسانه‌ی ایسنا گفته بود که اقامت شهروندان افغانستانی در ایران و در استان کرمان مشکلات و آسیب‌های جدی اجتماعی، سیاسی و به دنبال داشته است. او گفته است اتباع افغانستان "از لحاظ مباحث امنیتی نیز تبدیل به یکی از معضلات کشور شده‌اند."

‎نماینده کرمان به ماهیت این معضلات امنیتی اشاره‌ای نکرده بود اما گفته بود که به خاطر "مسائل امنیتی، موضوعات منطقه‌ای و شرایط خاص کشور" باید تصمیم‌گیری در این زمینه تسریع شود.

‎محمدرضا پورابراهیمی گفته است به دلیل وسعت ایران نمی‌توان ورود و حضور مهاجران افغانستانی را کنترل کرد و آنها می‌توانند پس از اخراج شدن از ایران دوباره به این کشور برگردند.

‎او گفته بود: "بنابراین باید هزینه حضور آنها در کشور افزایش یابد به این معنی که برای ماندن در ایران هزینه اقتصادی بالایی بپردازند، اگر برای آنها کارت شناسایی و هویتی صادر شود و آنها که کارت شناسایی ندارند را قبول نداشته باشیم، اگر برای درآمدهایی که کسب می‌کنند و استفاده از زیرساخت‌ها و امکانات کشور هزینه سنگین پرداخت کنند دیگر در کشور ما نمی‌مانند."

‎"مثل اینکه ما بخواهیم برویم آلمان نمی‌توانیم با هزینه‌های اینجا در آلمان زندگی کنیم لذا برمی‌گردیم، کسی هم ما را اخراج نکند خودمان برمی‌گردیم، بنابراین باید مدلی خودکنترلی و نظام‌مند را جایگزین فشار سیاسی و دولتی و تصمیماتی اتخاذ کنیم که خودشان بروند."

‎افغانستان دهه‌ها است که با حملات نیروهای خارجی، جنگ داخلی و فعالیت گسترده گروه‌های شورشی درگیر بوده است.

‎محدودیت‌های مختلفی برای افغان‌های ساکن ایران وضع می‌شود و آنها از حقوقی چون کسب تابعیت و ثبت ازدواج (بین مرد افغانستانی و زن ایرانی) محرومند.

‎محمدرضا پورابراهیمی گفته اطلاعات شفافی از فعالیت اقتصادی مهاجران افغان وجود ندارد و آنها را متهم کرده که "هیچ مالیاتی پرداخت نمی‌کنند و بسیاری از مشکلات مربوط به کیفیت محصولات صادراتی متوجه آنهاست که به بازار اقتصادی ما به شدت لطمه وارد کرده است، لذا باید به این قضیه توجه جدی شود."

‎در اپریل ۱۳۹۷ فرماندار فعلی پاکدشت که قبلاً فرماندار در دماوند بوده است و با کمال افتخار می‌گوید که دماوند را از افغانستانی‌‌ها پاک‌سازی کرده است.

در یکی از شب‌های اپریل در سال ۲۰۱۴ در روستایی از قزوین، مردانی که صورت خود را با تکه پوشانده بودند، فریادزنان به خانه ده‌ها مهاجر افغانستانی حمله کردند.

"به شیشه‌ها سنگ ‌زدند، دیوار خانه را خراب کردند و اموال آنها را با خود بردند. آنچه برجای ماند، خانواده‌های وحشت زده بود و کودکان خورد سال که از ترس می‌لرزیدند."

این بخشی از روایت یکی از شاهدان عینی از ماجرای حمله به خانه افغانستانی‌ها در قریه ی در  نظام‌آباد قزوین بود.

شماری از شاهدان  دیگر نیز در آن زمان به رسانه شایعه تجاوز به یک دختر ناتوان و معیوب  و باردارشدن او، باعث خشم اهالی روستا از حضور مهاجران افغانستانی شده بود.

شخصی با نام مستعار احمد آن روز حوالی ساعت ۵ عصر از میدان اصلی روستا می‌گذشت که متوجه شد چند نفر از جوانان روستا مشغول لت و کوب  افغان‌ستانی هایی هستند که از محل گذر می‌کنند.
"موتورسایکل یک افغانستانی را آتش زده بودند و به زبان محلی شعارهایی علیه افغان‌ستانی‌ها می‌دادند. از یکی پرسیدم چی شده؟ گفت به یک دختر ایرانی تجاوز کردن."

احمد‌‌ همان موقع که متوجه جو متشنج روستا شد، دنبال خانواده‌اش رفت و همراه آنان روستا را ترک کرد.
چند ساعت بعد، با تاریک شدن هوا صدای شماری از جوانان خشمگین در کوچه‌های نظام‌آباد شنیده شد که به سمت خانه‌های افغانستانی‌ها می‌رفتند.

شهر صنعتی قزوین و روستاهای اطراف آن میزبان افغانستانی هایی است که در صنعت دامداری و ساختمان‌سازی فعال هستند.

ایوب شاهد عینی دیگر که آن شب در خانه بوده می‌گوید: "بیشتر از ۲۰ نفر بودند. به خانه‌هایی که چراغشان روشن بود سنگ می‌زدند. به پنج شش خانه هم که ساکنانش نبودند، حمله کردند."

آنطور که ایوب از وضعیت خود و خانواده‌اش توصیف می‌کند، آن شب دیوار خانه آن‌ها بر اثر هجوم مهاجمان فرو می‌ریزد و موتورسیکلت و بعضی وسایل داخل حیاط به غارت می‌رود: "به سمت در ورودی هم هجوم آوردند که زن و بچه جیغ و داد کردند. پسر کوچکم کز کرده بود و گریه می‌کرد."

به گفته شاهدان عینی، پلیس محلی هم در مکان حمله حضور داشته اما تعداد آن‌ها برای مقابله با مهاجمان کافی نبوده و تمایل به دخالت نداشته است.

همان شب، ایوب، خانواده او و بسیاری دیگر از ۱۳۰ خانوار افغانستانی که در آن روستا زندگی می‌کردند، بار و بنه بستند و به روستاهای اطراف فرار کردند.
احمد هم می‌گوید روزهای اول هم کلاسی‌ها به کودکش در مدرسه ناسزا می‌گفتند و او را "افغانی خائن" خطاب می‌کردند.

معلم مدرسه به احمد گفته بود در مدرسه روستا خطری بچه‌ها را تهدید نمی‌کند اما بهتر است خانواده‌ها بچه‌ها را تا مدرسه همراهی کنند و نگذارند تنها به مدرسه بروند.

ایوب و بعضی خانواده‌های دیگر تصمیم می‌گیرند برای همیشه کودکان را از مدرسه روستا ببرند.
احمد می‌گوید: "دیگر برنمی‌گردیم. از این روستا زده شدیم. همه مردم روستا بد نیستند. آدم‌های خوب هم دارد اما این اتفاق وحشت‌زده‌مان کرد. سال‌ها اینجا زندگی کردیم و حالا آواره شدیم."

افرادی که در این حادثه دچار زیان شده‌اند، یا نتوانسته‌اند پیش‌پرداخت کرایه خانه را از صاحب‌خانه‌های ایرانی خود پس بگیرند، به دادگاه شکایت کرده‌اند اما به گفته آن‌ها هنوز به پولشان نرسیدند.

حادثه مشابه در یزد

در حدود یک سال پیش از این حادثه در یزد مردم به خانه مهاجران افغانستانی حمله کردند و بعضی از خانه‌های آنان را آتش زدند.
شاهدان عینی به برخی رسانه های فارسی زبان گفته‌اند که بار‌ها برای پیگیری شکایت به فرمانداری قزوین و دادگاه مراجعه کرده‌اند اما نتیجه‌ای نگرفته‌اند.
با این حال یکی از مقام‌های محلی که نمی‌خواست نامش فاش شود به یکی از رسانه های فارسی زبان گفته بود که  مسئولان محلی مشغول رسیدگی به شکایت هستند.

او خبر "تجاوز به دختر نوجوان" ساکن نظام‌آباد را تایید می‌کند و می‌گوید این دختر که از لحاظ ذهنی ناتوان است و پیش پدر بزرگ و مادربزرگ هشتادساله خود نگهداری می‌شده، در حال حاضر باردار است و به خانه امن سپرده شده است.

با این حال او می‌گوید هنوز مشخص نیست "چه کسی به دختر تجاوز کرده است." حمله به روستاییان افغانستانی در وبلاگ شورای روستای نظام آباد هم منعکس شده بود.

علی نصیری از اعضای این شورا از پس‌ندادن پول مستاجران افغانستانی انتقاد کرده و گفته در حق افغان‌ها "بیداد" شده است. او از قول سعدی، شاعر ایرانی نوشته است: "بزرگان مسافر به جان پرورند، که نام نکویی به عالم برند، تبه گردد آن مملکت عن‌قریب، کز او خاطر آزرده آید غریب."

در ماه جولای ۲۰۱۲ در رویدادی مشابه، یافتن جسد یک زن ایرانی در  یزد باعث شد که مردم محلی خشمگین به محل زندگی افغانستانی ‌ها حمله کنند و خانه‌های آن‌ها را به آتش بکشند.

در آن حادثه هم پیش از آن‌که مشخص شود عامل قتل زن ایرانی شهروندی افغانستانی است یا نه، مردم محلی بلافاصله  به قضاوت کردند.

تجاوز و حملات گروهی بر علیه خانواده ها و مهاجرین افغانستانی در ایران داستان خیلی طولانی و گسترده دارد که ذکر تمام آن وقایع در حوصله ی این متن نمی گنجند.

اما تلخ‌تر از همه اینکه حملات گروهی بالای افغانستانی های مهاجر به شیوه سیستماتیک از طریق نهادهای قدرت در ایران طراحی و با توطیه های مختلف در قالب حملات گروهای شهروندان ایرانی و بسیج و نیروهای پلیس انجام می پذیرند.

سال ۲۰۱۶ نیروی انتظامی شیراز با برگزاری نمایشگاهی در این شهر و ارائه لیستی از آنچه که خود "مکشوفات" چهل و هشت ساعته نیروهای انتظامی می نامید، در کنار مشروبات الکلی، خودروهای سرقت رفته، فیلم های غیر مجاز ... قفس هائی هم تعبیه کرده بودند و در آنها کسانی را که نوع لباس پوشیدشان نشان می داد که مهاجران افغانستانی هستند، با چشم بند در درون این حصار های فلزی به نمایش گذاشته بودند.

در سال ۲۰۱۲ خبر کشته شدن علیرضا رضایی، جوان افغانستانی متولد ایران که قصد خروج از مرز این کشور را به مقصد ترکیه داشت و بعد از دستگیری، زیر ضربات مشت و لگد مأموران پاسگاه مرزی ایران در منطقه چالدران جان باخت، تنها یکی از موضوعات از دست بود که  شرایط دشوار زندگی افغان‌ستانی های ساکن ایران را یادآوری می کرد.

در اغلب مدارس ایران، تبعیض و تحقیر و شنکنجه علیه مهاجرین افغانستانی ترویج و مبدل به فرهنگ می گردد.

چنانچه چندی قبل اخباری منتشر شد که معلم، چهار دانش‌آموز افغانستانی در یکی از مدارس شهرستان پاکداشت در استان تهران را وادار کرد که  دستشان را در چاهک کنار آب مدرسه فروکنند.

چندی قبل در طرح ۳۰ نماینده مجلس شورای اسلامی ایران، ۲۵ سال زندان و ۱۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی برای مهاجران غیرقانونی در نظر گرفته شده و ماموران امنیتی مجاز به تیراندازی به سوی موترهایی هستند که مشکوک به حمل این مهاجران باشند.

مطابق این طرح اگر موتری از ایست بازرسی فرار کند و "ظن قوی به حمل اتباع باشد" ماموران در استفاده از سلاح گرم مجاز خواهند بود و مرگ پناهجویان مستوجب پرداخت دیه و غرامت نخواهد بود.

ذکر و فهرست اخبار ظلم و کشتار و توهین تحقیر مهاجرین افغانستانی توسط مردم و همچنین نهادهای دولتی در ایران، خیلی گسترده و طویل است که در این متن فقط نمونه های از این حوادث تلخ را ذکر کردیم. امیدوارم در بخش های بعدی بتوانیم نکات بیشتر را روشن نمایم.

ادامه دارد…

مطالب بیشتری در این بخش