حق تحصیل زنان در اسناد بینالمللی (قسمت نهم و پایانی) ـ مجلهی اورال
اعلامیه پکن (برابری جنسیتی، توسعه و صلح) 2000 م.
برگزاری این کنفرانس توسط سازمان ملل متحد در آخر قرن گذشته، نقش بسیار مؤثری در ارتقای جایگاه آرمان تساوی جنسیتی و قراردادن آن در مرکز دستور کار جهانی داشت. اجلاس مذکور که بیست و سومین نشست ویژه مجمع عمومی سازمان ملل محسوب میشد، تحت عنوان (زنان/2000، تساوی جنسیتی، توسعه و صلح برای قرن بیست و یکم)، در تاریخ 9 ماه ژوئن 2000 م، در مقر سازمان ملل متحد، در نیویورک برگزار گردید.
برگزاری این جلاس، بهمنزله اعلام مجدد بر تعهد اراده سیاسی ملّتها، برای پیشرفت وضعیت زنان و بهکارگیری کلیه اهرمهای لازم برای تحقق اهداف و برنامههای توافق شده در سطوح بینالمللی در حوزههای دوازدهگانه نگرانکننده سند پکن بود. هدف اصلی این کنفرانس، عبارت بود از پیشرفت و توانمندسازی زنان در حوزههایی مانند: حقوق بشر زنان، زنان و فقر، زنان و تصمیمگیری، دختربچهها، خشونت علیه زنان و چند حوزه نگرانکننده دیگر بود. هدف اعلامیه پکن تسریع اجرای طرحهای آیندهنگر بود.
کارپایه پکن، دوازده حوزه نگرانکننده را مشخّص ساخته که عبارتند از: فقر، آموزشوپرورش، بهداشت، خشونت، اقتصاد، تصمیمگیری، مناقشات مسلحانه، سازوکارهای حقوق بشر، رسانهها، محیطزیست و دختربچهها. دبیر کل سازمان ملل متحد در بیانیه خود، این کار را فراخوانی میداند که یکی از آنها عمل در جهت تضمین دسترسی برابر زنان و دختربچهها به آموزش و خدمات بهداشتی است. بدینجهت این اعلامیه یکی از مهمترین اسناد جهانی برای توانمندسازی زنان بهحساب میآید و آموزش، از اساسیترین کارپایه آن شمرده میشود. دریکی از بندهای این بخش، در مورد اقداماتی که باید توسط دولتها در سطح ملّی صورت بگیرد، پرداخته شده است که ازجمله آنها میتوان به رفع تبعیض علیه زنان و دختران در زمینه دستیابی به آموزش، خدمات و مراقبتهای بهداشتی اشاره نمود.
نتیجه:
آموزش و کسب دانش از اهمیت و ارجمندی مضاعف برخوردار است؛ زیرا که تحقق این حق، ضمن آنکه بر شرافت و عزتمندی انسان میافزاید، نقش بسیار اساسی و حیاتی در تمهید و مهیّا نمودن زمینههای برخورداری از حقوق مدنی، سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای افراد انسانی دارد. اقشار و افرادی که به دلایل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای زمان ممتدی از حقوق خویش محروم بودهاند ـ مانند زنان در برخی از کشورها ـ تعلیم و تحصیل یا آموزش و دانش میتواند آنها را از رنج و محرومیت طولانی و تاریخیشان نجات دهد؛ چراکه علم نورافکنی است بر تاریکیهای زندگی.
در مقابل، محروم کردن یا محروم نگهداشتن جامعه زنان بهعنوان نصفی از پیکر اجتماع انسانی، از حق آموزش و دانش، ضمن آنکه موجب تحقیر، تخفیف و توهین به عقلانیت و خردمندی انسانی آنان میشود و زمینههای برخورداری آنان از سایر حقوقشان را نیز سلب مینماید. بسیار واضح است زنی که به دلیل زن بودن، تحصیلات ندارد و در جامعه بیسواد تلقی میشود. لذا نه حق انتخاب کردن دارد و نه حق انتخاب شدن، نه حق فکر کردن دارد و نه حق آزادی فکر، نه حق کار و اشتغال دارد و نه حق آزادیِ کار و شغل.