هزارهها در حاکمیت خودخوانده طالبان در معرض تبعیض و بیعدالتی گسترده قرار دارند ـ مجلهی اورال
قرار گزارش روزنامه صبح کابل، بعد از سپتمبر ۲۰۲۱ میلادی، همزمان باخروج نیروهای خارجی از افغانستان به تعداد دوهزار و هشتصد تن از شیعیان هزارهتبار در سراسر کشور توسط گروه طالبان به اجبار از خانههای مسکونیشان بیرون رانده شدهاند. هزارهها در طول تاریخ افغانستان مورد ظلم و ستم سیستماتیک حکومتها قرار گرفتهاند. در کنار این، گروهکهای ضد شیعیان هزارهتبار که بیشتر آن در دودههی گذشته ایجاد شده بود، غرض اصلیشان برمبنای ظلم و کشتار هزارههای افغانستان اساسگذاشته است. این گروهکهای افراطی از قبیل داعش و دیگران، در دو دههی گذشته عملکردهای تند و خشن و کشتارهای بیرحمانه را بالای هزارهها تطبیق کرده است و اما، بعد از خروج نیروهای خارجی و حضور گروه طالبان فرصت خوبی برای گروه ضدشیعیان هزاره پیش آمده است و بدون تردید که آنها نیز ظلمهای سیستماتیک خود را بر روی این قوم افزایش دادهاند. برعلاوهی فعالیتهای ضد هزاره این گروهکها، گروه طالبان نیز مخالف و ضد شیعیان هزارهتبار است و در زیرپرده برای ضربه زدن به پیکر موجودیت این قوم فعالیتهای گسترده دارند. ریشهی تضادهای قومی و مذهبی علیه هزارهها برمیگردد به حکومت پشتونیزم عبدالرحمن که مذکور به دلیل مفکورهی متعصب قومی و مذهبی، خواهان حذف هزارهها از این کشور بود. دورهی عبدالرحمن، سیاهترین دورهی تاریخی برای هزارهها محسوب میشود و در واقع گام نخست برای ظلم آشکار علیه این قوم میباشد. پس از این دورهی سیاه، هزارهها به حاشیه رانده شد و حکومتهای بعدی هرکدام به نوبهی خویش به شکل مستقیم و غیرمستقیم حقوق هزارهها را نادیده گرفته و به دید بیگانه از مزیتهای یک شهروند محروم نگهداشتهاند.
آغاز نظام جمهوری و حضور جامعه بینالمللی در کشور، فرصتهای خوبی برای هزارهها بود تا در صحنههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... به عنوان شهروند فعال بدرخشند و توجه جهانیان را به خود جلب کنند و نیز در داخل کشور از خود چهرهای مدنی، علمپرور و روبهپیشرفت بنمایانند. در این دودههی طلایی به حمایت نظام مردمسالار جامع جهانی، حقوق بشر و دیگر نهادهای دخیل در امور حکومت دموکراتیک و دموکراسی، مردم هزاره به وجه احسن و قابل توجه از فرصتها استفاده خوب بردند. تلاش و سختکوشیهای این مردم در عرصهی علم و تکنالوژی، ورزش و کسب افتخارات مدالهای متنوع بر نفع افغانستان و دیگر اعمال شایستهیشان، هزارهها را به عنوان یک شهروند علمدوست، سختکوش، هنرپرور و قابل اعتماد به جهانیان معرفی کرد و از سویی، این نکات ورزیده و رشد بیپیشینهی این مردم در راستایی علم و هنر و دیگر جنبههای مثبت، احساسات متعصب حکومت را برانگیخت و در دههی دوم نظام جمهوری، حکومت پشتونیزم افغانستان به ریاست اشرفغنی، موانع و سد راههای سنگین و طاقتفرسا را سر راه این مردم قرار داد تا به شیوهی غیرمستقیم، مانع فعالیتهای هزارهها در بخشهای علم و دانش، ورزش، اقتصاد و... شود. بروز فعالیتهای هراسافگنانه در مناطق هزارهنشین: مکاتب، مساجد، ورزشگاه، مراکز و دیگر نهادهای تعلیمی، تحت نام حملات طالب و داعش، مداوم حمایت حکومت جمهوری را با خود داشت تا سد راه فعالیت این ملت شود. ظلمهای را که در این دوره هزارهها تحمیل شدند، کمتر از اعمال فاشیستی دورهی عبدالرحمن نبوده است.
هماکنون که گروه طالبان افسار قدرت استبدادی را در کنترل خویش قرار دادهاند، هزارهها بیشتر از نظام قبلی مورد تعرض قرار گرفتهاند. این تعرضات شیوههای گوناگون را شامل میشود: تعرض حقوقی؛ بیرون راندن دوهزار و هشتصد شهروند از خانههایشان که از ملک شخصی هر شخص میباشد، نوع تعرض حقوقی برای هزارهها است. این درحال است که مستبدبودن نظام و ظلم این گروه فقط به یک مورد خلاصه نمیشود بل، موارد زیادی است که این موضوع را مشخص میکند. یکی از شهروندان مربوط به هزارهها که نخواست مشخصاتش درج شود، از وضعیت دفاتر که طالبان در رأس قرار دارند شاکی است. او میگوید: من بخاطر موضوع حقوقی به حوزه هجدهم پولیس شهرکابل مراجعه کردم. خواستم در حضور آمر حوزه بروم. وقتی در دهلیز دفتر آمر وارد شدم، بیشتر از چهار و یا پنج شخص در آنجا نبودند و همهی آنها مربوط یک قوم خاص بودند. نگهبان دروازه که مربوط به اعضای نظامی طالبان بود از من خواست که به نوبت ایستادهشوم. من مثل اشخاص منتظر دیگر به نوبت ایستاده شدم. در جریان که ما منتظر ایستاده بودیم تا نوبت مراجعهی ما برسد، معترضان زیادی که از قوم خاص طالبان بودند میآمدند و وارد دفتر آمر میشدند. به این ترتیب به جز از خود آنها دیگر مراجعه کنندگان که نظر به موقعیت آمریت حوزه هجدهم پولیس بیشتر هزارهها بودند، در صف مراجعه کنندگان متصل میشدند. در عین حال که سختی انتظار را میکشیدیم، رفتار افراد طالبان که مسؤل نظم آنجا بودند، بسیار درشت و غیرقابل بود. در نتیجه، من از ساعت ۹ قبل از ظهر تا رأس ۱۲ در جمع مراجعه کنندگان ایستاده بودم و حتا یک مراجعه کننده را که مربوط به صف ما بود، داخل اتاق اجازه نداد و در رأس همین ساعت بود که آمر حوزه بیرون شد و گفت کار تعطیل، وقت نماز است. من از وضعیت کار در آنجا، از رفتار افراد مسؤل طالبان و از انتظار مراجعه کنندگان ناامید شدم و هنوزهم موضوع حقوقی من پابرجاست و کسی به آن رسیدگی نکرده است.