هنوز فرصت برای تشکیل یک حکومت همهشمول واقعی باقیست ـ مجلهی اورال
هفتهی پیش کرسی نمایندگی افغانستان در مجمع عمومی سازمان ملل به طالبان داه نشد و اعضای تصمیمگیرنده در این مجمع عمومی معتبر بینالمللی به شکلی ضمنی تایید کردند که نه طالبان نمایندهای واقعی مردم افغانستان است و نه هم توانایی کسب مشروعیت ملی و بینالمللی را دارد. این باید نقطهی عطفی در حکومتداری طالبان باشد. طالبان، لشکر قبیلهای که با ترفندهای قومی_پشتونی دوباره احیا گردیده بود اکنون با چالشهای جدی مواجه است. یا تغییر در نگرشها و رفتار شان ایجاد کنند و یا هم شاهد شمارش معکوس برای ختم دورهی خفتبار شان باشند.
در بازیافت قدرت طالبان نمیتوان نقش رهبران پشتونها را نادیده گرفت ولی رد تسلیمدهی کرسی سازمان ملل به طالبان شاید برآوردهای همه رهبران سیاسی قومی طالبان را تغییر داده باشد. زلمی خلیلزاد نماینده قبلی ویژه امریکا برای صلح افغانستان از تبار پشتون بود و اصالت افغانی دارد که در همه گفتار ش نمیتوان برتربینیهای پشتونی را انکار کرد او یکی از سه ضلع تشکیل دهنده مثلث شوم در نشست قطر بود.
اگر نشست صلح قطر که بین نماینده ویژه امریکا_طالبان_دولت قبلی را مثلثی در نظر بگیریم سه ضلع آن را پشتونها را تشکیل میداد. خلیلزادِ پشتون به نمایندگی امریکا وارد بحث صلح گردید. استانکزی رییس امنیت حکومت ساقط شده یک پشتون که نمایندگی از حکومت میکرد و ملا برادر نماینده طالبان، پشتون بود که مذاکرات صلح افغانستان را پیش بردند و نتیجه ای که به بار آورد چیزی به افتضاحی تاریخی حکومتداری جهان نبود.
پشت درهای بسته قطر بین سه برادر پشتون چه گذشت کسی نمیفهمد ولی با حدس و گمان میتوان تخمین زد احیای طالبان در قدرت محور اصلی گفتگوهای این سه برادر همتبار بوده است اما اکنون نسپردن کرسی افغانستان به گروه طالبان فرصتی است که برای همه اقوام ساکن در افغانستان مهیا گردیده است. خالی ماندن کرسی افغانستان در مجمع سازمان ملل به معنای سد کردن مشروعیت فعلی برای طالبان است؛ گروهی که یک چوپان بی سواد قبیلهاش را بر صدها متخصص جوان دیگر اقوام عوض نمیکنند و کشور را عملاً به سقوط سوق داده است.
اگر طالبان و رهبران پشتونها حس برتربینیشان را کنار بگذارند بار دیگر فرصت تاریخی برای ایجاد یک افغانستان باثبات مهیا گردیده است. پیام سازمان ملل برای طالبان واضح است یعنی کرسی سازمان ملل را به شما نمیدهیم چون شما نمایندگی از تمام مردم افغانستان نمیکنید و اگر میخواهید کرسی افغانستان در سازمان ملل را تصاحب کنید باید تن به ایجاد یک حکومت همهشمول واقعی دهید که در آن تمام آزادیهای بشری و مردمسالاری انعکاس پیدا کند و به حقوق زنان و اقلیتها احترام بگذارید و درک کنید افغانستان ملکیت اجدادی هیچ قومی خاص نیست.
اما به نظر میرسد رهبران پشتونها و طالبان تصمیم دارد گره که حالا با دست باز می شود فردا با دندان بازکنند. جبهه مقاومت در اکثر ولایت های غیر پشتوننشین فعال است و اگر اکنون وارد جنگ نمیشود به معنای تسلیمی و از بین رفتن این جنبش نیست بلکه نفس تازه کردن و آرامش پیش از توفان است. اگرمردم آرام است به معنای ختم غایله نیست و از سویی هم به دلیل عدم مشروعیت طالبان جنگ علیه این گروه جنگ علیه یک دولت نیست. جنگ علیه یک گروه شورشی است که با زور و نیرنگ و یک معامله سیاسی قدرت را به دست گرفته است و اکنون با بحران مدیریت و مشروعیت مواجه شده است.
افغانستان هنوز در محور گفتوگوهای جهان است این چانس را نباید از دست داد طالبان باید به این بلوغ فکری و سیاسی رسیده باشند که دیگر اقوام ساکن افغانستان هم در این مملکت حق دارند به هر مقام که بخواهند دسترسی داشته باشند. در طول این بیست سال گذشته که طالبان در سنگلاخها علیه نیروها امنیتی میجنگیدند دیگر اقوام کشور به جای تفنگ قلم برداشتند و آموزش دیدند و اکنون دیگر عصر تفنگ نیست و یک تفنگدار هم نمیتواند از پس مملکتداری بیرون بیاید. اکنون باید به نیروهایی متخصص و آموزش دیده اتکا کرد که کشور سخت نیازمند است.