استخبارات پاكستان: [كابل را به آتش بكشيد]

در نخست، قتل عام امروز ده ها مرد، زن، پير و جوان كابلي را تسليت عرض می دارم. بنابر دلایل بسيار، نمي توان ادارات و مقامات پاكستاني را عامل اين جنايت ندانست؛
١- کابل را به آتش بکشید!
در فصل نهم كتاب "تلک خرس" تحت عنوان "كابل، شهر کلیدی" فرمان جنرال اختر عبدالرحمن، رییس عمومی سابق استخبارات پاکستان (I.S.I) آمده است:" کابل را باید به آتش کشانید." و نیز، در بخشی از متن چنين آمده است:
"جنرال اختر با کابل عقده ی فطری و روانی داشت. وی به این امر، که حملات در کابل باید چندین برابر سایر حملات باشد، خیلی جدی بود. اگر کدام قوماندانی از وی در ارتباط به زدن کابل هر نوع اسلحه ثقیلی طلب می نمود، وی حتا در صورت مخالفت من نیز حاضر به صدور آن می شد. فشار بر کابل، هدف اساسی استراتیژی ما را تشکیل می داد. سقوط کابل، به معنای فاتح آمدن ما تلقی می شد. این بود سرمنزل مقصود ما. در اثرهمین علویت ( اولویت) کابل بود که بیشترین گروپ های مشاورین پاکستانی بر علیه آن شهر،،گماشته می شدند . طوری که قبلاً نیز اذعان داشته ام، من شخصاً در توظیف چنین پاکستانی هایی به داخل افغانستان موافق نبودم، ولی در اثر هدایت جدی جنرال اختر (1984) دایر بر فشردن بیشتر کابل، درگماشتن آنها بیشترین سعی را نمودم. چنانچه هفت تیم از جمله یازده تیم فرستاده شده ما در آن سال، صرف بر علیه کابل فعالیت داشتند. آنها از ماه اپریل تا نوامبر، حملات متعددی را سازماندهی و هدایت کردند که هر کدام برای شش هفته دوام می داشت."
البته در اين كتاب، چنین مواردی، بسيار حكايت گرديده است.
٢- مصاحبه ی جنرال مشرف، رییس جمهور سابق پاكستان را همه به یاد داريم كه چگونه آشكارا، دشمني با مردم افغانستان را حق پاكستان قلمداد مي كرد. (اعتراف مشرف به حمایت از طالبان)
٣- "حنا رباني گهر" چگونه با ظرافت و چالاكي خاصی و با ادبيات نرم، حساسيت پاكستان نسبت به كابل را توجيه دیپلماتيك مي كرد؟!
٤- اعترافات جنرال سابق پاكستان، در مصاحبه ی تلويزيوني؛ كه از عدم امكان چشم پوشي پاكستان نسبت به معادن و ثروت افغانستان سخن مي گويد. (ذاهد حمید مقام پیشین ای .اس. ای هشدار می دهد که) وي با تاكيد بر ضرورت مداخله و حضور پاكستان در افغانستان، در اين مصاحبه مي گويد: " پاكستان از سال ١٩٧٥ و قبل از حضور اتحاد جماهير شوروي، در افغانستان بسيار فعال است. این، تنها به خاطر لیتيم نيست؛ پنچشير، مملو از معادن جواهرات است؛ شبرغان پر از گاز است؛ شوروي ٣٠ سال است كه از گاز شبرغان مستفيد مي گردد، بدخشان، مملو از معادن است. ارزش اين ها بالغ بر ميلياردها دالر است. اگر به جغرافيه اين كشور نگاه بيندازيم، افغانستان اهميت فوق العاده دارد. چرا شوروي به افغانستان آمد، چرا آمريكا آمده است، پاكستان بايد ابتكار را در دست بگيرد، كي شوروي را شكست داد؟ كي توانايى مقابله و مراوده با امريكار را در افغانستان دارد؟ امريكايي ها به خوبي اين را مي دانند؛ چرا كه خطوط اكمالاتي در افغانستان از پاكستان مي گذرد. پاكستان، هميشه منافع بزرگي و كانال هاي ارتباطي در افغانستان دارند.
دوم؛ افغانستان نقطه ی كنترول مواد نفتي است.
سوم؛ اهميت استراتيژيك منابع فروان آب در افغانستان است.
چهارم؛ اهميت فوق العاده ی حضور اسلام سياسي در افغانستان است.
پنجم؛ مسٲله ی روسيه است.
ششم؛ موضوع چين است. براي تمام اين موارد استراتژيك، لازم به حضور در افغانستان، منحيث داغ ترين كشور اسلامي در آسياي مركزي است. با اين حضور شما به چين ( سنکیانگ)، پاكستان، ايران، آسيايي مركزي، نزديك و كنترول كننده بازار نفتي، كنترول كننده اسلام سياسي به بهترين شيوه ممكن هستيد. (منحيث مشاور حاضر در قضيه شوروي در دهه ٨٠ ميلادي اين موضوع را بيان مي كنم)... پاكستان و ايران ديدگاه نزديك به هم دارند و چرا يكجا باهم در افغانستان، استراتژي مشترك اتخاذ نكنند؟ امريكا در مورد حضور و تصاميم و يا برگشت خويش از افغانستان بايد با پاكستان و ايران صحبت كند، در غير آن، بايد از تجربه ی انگلستان عبرت بگيرد كه فقط يك داكتر آنها موفق به فرار از افغانستان شد."
٥- نواز شريف، صدر اعظم پاكستان در حضور محكمه ی عالي پاكستان و بار ديگر در جلسه ی علني پارلمان آن كشور، از هم پاشانيدن قواي مسلح افغانستان را بزرگترين خدمت در طول حيات سياسي خويش براي پاكستان برشمرد. وي درمورد فروپاشی اردوی افغانستان، وقتی که برای بار دوم انتخاب گردید، خطاب به اعضای پارلمان پاکستان و در پاسخ به "حزب مخالف" گفت:" من بزرگترین خدمت را به مردم و کشور پاکستان نموده ام و آن، عبارت است از فروپاشی اردوی یکصد ساله افغانستان؛ که پاکستان را دیگر از جانب همسایه شمالی هیچ گونه هراسی نیست و هیچ گونه خطری تهدید نمی کند. این موضوع را حامد کرزی، رییس جمهور انتخابی در جلسه یی با جنرالان اردو در وزارت دفاع افغانستان نیز اظهار داشته و گفت که نواز شریف افتخار می نمود که من چنین ضربه یی را بر افغانستان وارد نموده ام."

٦- اظهارات جنرال پاكستاني، اسد دراني كه كشتار مردم افغانستان را براي رسيدن پاكستان به اهدافش در مقابل خبرنگاران در كشور انگلستان، يك امر قابل تحمل بيان كرد. ( اظهاراتش در برنامه هيد تو هيد)
٧-  جنرال ضياء الحق، اقامه ی نماز در مسجد پلچرخي را بزرگترين آرزوي خويش بيان مي نمود. چنانچه،  دو خواست عمده ی پاكستان از حكومت مجاهدين، يكي امضای قراداد رسمیت خط ديورند و دومي، تغيير نام مسجد پل خشتي به نام "مسجد ضياء الحق" بود.
با اين همه استدلال ها و دلایل بي شمار ديگری، شكی باقي نمي ماند كه حكومت و به خصوص، سازمان استخبارات پاكستان در پي آتش كشيدن بيش از بيش افغانستان و به خصوص، شهر كابل و قتل عام مردم افغانستان است؛ تا بدين وسيله، سلطه ی  خويش را به افغانستان عملي و تحميل نمايند.
نبود استراتيژي مشخص حكومت افغانستان، در قبال اهداف شوم پاكستان تا کنون، ما را در هاله یی از ابهام و نومیدی فرو می برد!
بنابراین، تداوم همچون جناياتی و قتل عام مردم افغانستان را در آينده، نيز نمي توان پيشبيني نكرد.