محل تبلیغات شما

<--306px-->
تبسم بریده‌ شده‌ی شکریه 9 ساله در پیش ارگ تبسم بریده‌ شده‌ی شکریه 9 ساله در پیش ارگ

تبسم بریده‌ شده‌ی شکریه 9 ساله در پیش ارگ

«دولت بی‌ کفایت، جنایت جنایت. غنی و عبدالله، استعفا استعفا»، «سکوت در برابر جنایت، جنایت است»؛ انبوهی از جمعیت، در زیر باران در حالی ‌که پیکرهای هفت تن از قربانیان زابل را بر دوش داشتند، این شعارها را سر می ‌دادند. این جمعیت حوالی ساعت 7 صبح، پیش دروازه‌ ی مصلای شهید مزاری در غرب کابل گرد هم آمدند و «داد خواهی ملی» را از این‌جا شروع نمودند، با پای پیاده و بردوش کشیدن پیکرهای گلوبریده‌ ی قربانیان، به‌ سوی ارگ در حرکت شدند.

شام روز گذشته، پیکرهای سر بریده ‌ی دو خانم، یک دختر 9 ساله، دو پسر و دو مرد دیگر، با اصرار مردم، برای داد خواهی، از ولایت غزنی به کابل منتقل شدند. مردم با بر افروختن شمع، تمام شب را در هوای سرد در کنار تابوت ‌ها، صبح نمودند و برای ریختن در جاده ‌ها آماده شدند.

مردان، پیکر دو مرد و دو پسر را بر دوش کشیدند، بانوان پیکرهای سربریده ‌ی دو زن و دختر 9 ساله را بر شانه گرفتند و مسیر پیمودند. مردم دسته دسته در صف داد خواهان می ‌پیوستند. دکانداران، دروازه‌ ی دکان‌ های خود را نگشودند، دانشجویان به دانشگاه نرفتند، کارمندان دولتی نیز در صف داد خواهان پیوستند. همه از مصلی تا به چوک شهید مزاری، ره پیمودند. این ‌جا گروه دیگری از مردم در صف داد خواهان پیوستند و به سوی چوک کوته سنگی در حرکت شدند. باران هم ‌چنان می ‌بارد اما مردم همه اراده ‌ی قاطع دارند که «تبسم» بریده شده ‌ی شکریه ‌ی 9 ساله‌ را در پیش ارگ برسانند. موجی از دادخواهی به ‌سوی چوک دهمزنگ در حرکت می ‌افتد. همه شعار داد خواهی امنیت و عدالت سر داده‌ اند. برخی از وکیلان مجلس نمایندگان نیز پلاکارت‌ های داد خواهی در دست می ‌گیرند و در صف «داد خواهی ملی» می ‌پیوندند.

دیری نمی‌ پاید که از شمال کابل نیز موج داد خواهی بلند می ‌شود و به سوی ارگ در حرکت می‌ افتد. موج خود جوش داد خواهی در میان مردم بلند شده است، از هر سو در جمع افزوده می ‌شود. همه بدون خستگی در زیر باران مسیر می ‌پیمایند و شعار سر می‌ دهند. جاده ‌های کابل، از همه ‌جا فریاد عدالت سر داده ‌اند. در صف داد خواهان از تمامی اقشار اجتماعی، متعلق به اقوام گونگون کشور دیده می ‌شود.  سر انجام، حوالی ظهر، داد خواهان خود را به دروازه ‌ی ارگ می ‌رسانند. دروازه ‌ی ارگ بسته است، از ارگ صدایی شنیده نمی ‌شود. تا هنوز دولت هیچ واکنشی را از خود در برابر فریادهای داد خواهان نشان نداده است.

در نزدیکی ارگ، صدای داد خواهان بلند تر می‌ شود و جمعیت بی ‌شماری گرد هم آمده‌ اند. دشوار است که شمار این جمعیت عدالت خواه را حدس زد. قطع نامه‌ از سوی معترضین صادر می ‌شود اما ارگ هم‌ چنان در خاموشی کامل به ‌سر می ‌برد و هیچ پاسخی در برابر داد خواهان ندارد. جمعیت معترض بر خواسته ‌های شان اصرار دارند و می ‌گویند تا پاسخ قناعت بخش به دست نیاورند، متفرق نمی‌ شوند.

مطالب بیشتری در این بخش