محل تبلیغات شما

<--306px-->
پس از شش ماه تداوم جنگ در اوکراین و پیامدهای آن در افغانستان و منطقه پس از شش ماه تداوم جنگ در اوکراین و پیامدهای آن در افغانستان و منطقه

پس از شش ماه تداوم جنگ در اوکراین و پیامدهای آن در افغانستان و منطقه

خروج شنابزده و واگذاری افغانستان به گروه طالبان در حالی که بیعت و همراهی استراتژیک ده ها سازمان کوچک و بزرگ تروریستی ملی و بین المللی از جمله سازمان القاعده را با خود داشت، دارند. تحویل افغانستان و به ویژه شهرهای بزرگ و کابل به طالبان، زندگی سی میلیون نفوس افغانستان را نابود و تمام مردم جهان به ویژه کشورهای مهم در خاورمیانه را شوکه و نسبت به قوت گیری سازمان های تروریستی با خاستگاهی خاورمیانه و همکار با طالبان در تشویش انداخت. 

همینطور برخی از کشورهای مایل به سلطه جویی مثل روسیه و جمهوری اسلامی ایران و غیره را پرخاشگرتر و جلیتر کرد. « اگر چنین خروج و تحولی در افغانستان صورت نمی گرفت. آیا  روسیه به اوکراین حمله می کرد.»

در حال حاضر افغانستان، پاکستان، کشورهای آسیای مرکزی و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا که شاهد درگیری‌ها و بحران‌های فراوانی است و همچنان از آثار همه‌گیری کووید-19 رنج می‌برد، از تبعات جنگ روسیه و اوکراین که از آغاز نصف سال گذشته است مستثنی نبوده است. اما این بازتاب‌ها برخلاف اهمیت آن محدود به کشورهای منطقه نبود، بلکه به سیاست‌های قدرت‌های بین‌المللی درگیر در بحران‌ و تنش بین آنها به‌ویژه در  میان آمریکا و روسیه نیز کشیده شد.

انعکاسات

شش ماه گذشته جنگ روسیه و اوکراین که در 24 فبروری آغاز شد،  در حال حاضر شدت تنش در مواضع روسیه و امریکا در رابطه به افغانستان و بقیه نقاط در منطقه و جهان  قابل لمس است

روسیه در جریان نشست های که شورای امنیت سازمان ملل را در آستانه اولین سالگرد خروج ایالات متحده از افغانستان برگزار کرد و واسیلی نبنزیا، سفیر آن کشور، به شدت از "کارزار  20 ساله" ایالات متحده و متحدانش در ناتو انتقاد کرد.

او مدعی شد که آنها هیچ کاری برای تقویت اقتصاد افغانستان انجام نداده اند و حضور آنها تنها وضعیت کشور را "به عنوان کانون تروریسم" و تولید و توزیع مواد مخدر تقویت می کنند.

نبنزیا همچنین ایالات متحده و متحدانش را متهم کرد که افغانستانی ها را برای رویارویی با "ویرانی، فقر، تروریسم، گرسنگی و چالش های دیگر" رها کرده اند.

او گفت: «به جای اعتراف به اشتباهات خود و حمایت از بازسازی کشور ویران شده، آنها منابع مالی افغانستان را مسدود کردند و بانک مرکزی آن را از سوئیفت، سیستم مسلط تراکنش های مالی جهانی، قطع کردند.

لیندا توماس گرینفیلد، سفیر ایالات متحده، طالبان را به تحمیل سیاست‌هایی متهم کرد که «به جای محافظت از مردم افغانستان سرکوب و گرسنگی می‌کشند» و مالیات بر کمک‌های ضروری را افزایش می‌دهند.

او پرسید که چگونه طالبان که توسط یک کشور به رسمیت شناخته نشده است انتظار دارند که با بقیه جهان رابطه برقرار کنند، زمانی که پناهگاه امنی برای رهبر القاعده، ایمن الظواهری، در مرکز شهر فراهم کردند. او در 31 جولای بر اثر حمله پهپاد آمریکایی کشته شد.

با این وجود، توماس گرینفیلد گفت، ایالات متحده کمک کننده اصلی در جهان برای افغانستان است و در سال گذشته بیش از 775 میلیون دالر کمک بشردوستانه به افغانستانی ها در این کشور و منطقه ارائه کرده است.

لذاست که دیده می شود با وجود تمام اوصاف زشت و ناشایست گروه طالبان روسیه و ایالات متحده امریکا هر کدام در پی دلجویی و جذب گروه طالبان هستند که در نهایت این رفتار پیامدهای بسیار منفی برای منطقه و به ویژه مردم افغانستان خواهد داشت.

 همینطور این کشمکش ها پیامدهای متفاوت خود را بر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا آشکار کرد که می توان به شرح زیر به آن پرداخت.

1- بازگشت آمریکا به خاورمیانه: عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین و تحمیل افزایش قیمت نفت به سطوح بی‌سابقه در چهارده سال گذشته که بازتاب‌های شدیدی بر فضای داخلی آمریکا داشت، در افزایش قیمت تیل به 5 دالر در هر گالن  قبل از کاهش در زمانی که تورم در حال افزایش است که چنین نرخ هایی در چهار دهه گذشته در ایالات متحده مشاهده نشده است. جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، طی هجده ماه اول حضورش در کاخ سفید، خواستار تغییر رویکرد خود در قبال منطقه شد، رویکردی که مبتنی بر کاهش علاقه به منطقه و مسائل آن بود، به استثنای مواردی که خود را به شدت در دستور کار او تحمیل می‌کردند و تغییر موضع داد. نیروهای آمریکایی در منطقه در چارچوب استراتژی آمریکا در قبال منطقه هند و اقیانوسیه. به نظر می‌رسید که ایالات متحده شروع به اولویت‌بندی مقابله با نفوذ فزاینده روسیه و چین در خاورمیانه کرده بود که در اتخاذ مواضع خنثی یا غیرحمایت‌کننده برخی کشورهای عربی با سیاست‌های امریکا با هدف منزوی کردن روسیه در سطح بین‌المللی منعکس شد. این موضوع در سخنرانی رئیس جمهور بایدن در جریان اجلاس امنیت و توسعه جده که در 16 جولای برگزار شد، منعکس شد که در آن وی گفت: "ایالات متحده در منطقه خلایی نخواهد گذاشت که توسط روسیه، چین و ایران پر شود."

2- افزایش فعالیت دیپلماتیک روسیه: فشارهای غرب به دلیل جنگ در اوکراین را بر روسیه تشدید شده و این کشور را به تقویت فعالیت دیپلماتیک خود در خاورمیانه برای دستیابی به دو هدف واداشته است: اول تأیید شکست آمریکا و اروپا، سیاست هایی که هدف آن منزوی کردن آن در سطح بین المللی است، به ویژه در خاورمیانه، که شاهد افزایش نفوذ و نقش روسیه در بحران ها و درگیری های منطقه ای است. دوم گسترش دامنه مشارکت های سیاسی و اقتصادی خود با متحدان خود و حمایت از موقعیت خود در اوکراین و همچنین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که مواضع بی طرفی اتخاذ می کنند یا رویکرد آمریکا در قبال آن را رد می کنند. عملیات نظامی در 24 فبروری در خاک اوکراین. پس از اولین سفر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به منطقه از 13 تا 16 جولای، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در 19 جولای به ایران سفر کرد که شامل یک نشست سه جانبه با حضور ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران و رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه بود. به دنبال آن سفر سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه به منطقه طی 24 تا 28 همان ماه، شامل مصر و برخی از کشورهای آفریقایی (اتیوپی، اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو) انجام شد. کشورهای عربی درباره بحران اوکراین تحلیل‌های آمریکایی نشان دادند که سفر پوتین به منطقه موفقیت‌آمیزتر از سفر بایدن بود، زیرا نشان داد کشورهای عربی از کنار گذاشتن روابط استراتژیک با روسیه خودداری می‌کنند.

3- تشدید تأثیر بحران های غذایی و انرژی: جنگ روسیه و اوکراین بر امنیت غذایی و انرژی بسیاری از کشورهای عربی که به شدت به واردات مواد غذایی و انرژی از خارج وابسته هستند، تأثیر گذاشت. به نظر می‌رسید که لبنان نیز در این زمینه وضعیت مشابهی داشته باشد، زیرا بحران انرژی، برق و غذا و به موازات ادامه پیامدهای بحران انفجار بندر بیروت که دومین سال خود را در 4 اگست سپری کرد و تاکنون به توافقی نرسیده بود، بدتر شد. با توجه به تشدید تاثیر اختلافات موجود بین نیروهای سیاسی لبنان در اطراف آن که به نظر می رسد در مرحله بعدی نیز ادامه یابد.

4- دستیابی به دستاوردهای اقتصادی برای برخی کشورها: کشورهای تولیدکننده نفت و گاز طبیعی از افزایش قیمت انرژی در بازار جهانی به دستاوردهایی دست یافته‌اند، زیرا صندوق بین‌المللی پول در 19 اگست پیش‌بینی کرده بود که این کشورها به حدود 1.3 تریلیون دالر دیگر دست پیدا کنند. دالر از افزایش قیمت نفت، ظرف چهار سال، سهم آن در بازار جهانی انرژی نیز افزایش می‌یابد، به این معنی که بسیاری از آنها مازاد بودجه خواهند داشت که منجر به شتاب قابل توجهی در نرخ رشد اقتصادی آنها می‌شود.

5- افزایش قراردادهای گاز عربی با کشورهای اروپایی: در حالی که کشورهای اروپایی از کاهش عرضه انرژی روسیه در پی عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین رنج می برند، برخی از آنها به جستجوی عرضه بیشتر از خاورمیانه پرداخته اند. در واقع، بسیاری از کشورها برای تقویت همکاری در زمینه انرژی و افزایش عرضه گاز به اروپا قبل از زمستان، با کشورهای عربی تولیدکننده گاز موافقتنامه هایی امضا کرده اند. به عنوان مثال، الجزایر محموله های گاز خود را به ایتالیا افزایش داد تا اولین تامین کننده آن قبل از روسیه پس از تهاجم روسیه به اوکراین باشد. در جریان سفر امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه به الجزایر که از 25 اگست آغاز شد و به مدت سه روز ادامه داشت، افزایش احتمالی گاز الجزایر به فرانسه اعلام شد.

حفظ تعادل روابط با روسیه و امریکا

جنگ روسیه و اوکراین توجه به خاورمیانه و شمال آفریقا و وزن آن را برای اقتصاد جهانی بازگرداند و اهمیت برخی از قدرت های منطقه ای عربی و غیر عرب را در چشم انداز استراتژیک ایالات متحده پس از یک دوره افزایش داد. تغییر سیاست آمریکا نسبت به آن در ماه های اول ریاست جمهوری جو بایدن. نقش آن در پی تشدید پیامدهای جنگ در داخل آمریکا، به ویژه با نزدیک شدن به تاریخ انتخابات میان دوره ای کنگره در نوامبر آینده، و تلاش های رئیس جمهور و حزبش برای حفظ اکثریت شکننده دموکراتیک در آمریکا آشکار شده است. هر دو مجلس کنگره (نمایندگان و سنا)، که بسیاری از کشورهای عربی را بر آن داشت تا با توجه به بسیاری از جهت‌ها، به خواسته‌های آمریکا از منطق همتایان بپردازند.

اگرچه روسیه در صادرات تسلیحات، ارائه پشتیبانی نظامی و تقویت مشارکت استراتژیک با کشورهای منطقه جایگزین ایالات متحده نخواهد شد. روابط اعراب با آن حاشیه‌ای برای مانور سیاسی فراهم می‌کند و نوعی تعادل در روابط اعراب و آمریکا به کاهش پیامدهای هرگونه تغییر احتمالی در سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه و شمال آفریقا در سال‌های آینده کمک می‌کند.

نتیجه

تحویل افغانستان به گروه طالبان، یکباره زندگی ۳۰ میلیون مردم افغانستانی را نابود کرد. مردم جهان و به ویژه برخی از کشورهای خاورمیانه را شوکه کرد. همینطور اعتبار  امریکا را در میان مردم افغانستان و جهان و کشورهای خاورمیانه به شدت مصدوم کرد. ارزش های بزرگ جهانی مثل دموکراسی و حقوق بشر را منزوی کرد. در نتیجه هژمونی امریکا، به ویژه در خاورمیانه کاهش و شاید زمینه ای تهاجم روسیه به اوکراین را مهیا ساخت. لذاست که تغییر شرایط به سمت مثبت و یا منفی برای امریکا، بسته گی دارد به عملکرد این کشور و همپیمانان وی به ویژه در ایجاد اعتماد که به شدت صدمه دیده است.

مطالب بیشتری در این بخش