

مجیب الرحمن، قربانی رقابت های درون گروهی طالبان شد که غیر پشتون بودن روند را تسریع کرده است؟
توماس ویست، نماینده ویژه امریکا برای افغانستان میگوید که حمله بر مسجد گازرگار ولایت هرات، یک اقدام تروریستی است و عاملان این حمله باید محاکمه شوند. این در حالی است که مولوی مجیب الرحمان انصاری، خطیب مسجد گازرگاه هرات و ۴۵ تن دیگر روز جمعه، ۱۱ سنبله، در پی یک حمله انتحاری در بیرون مسجد گازرگاه هرات کشته شدند.
توماس وست نماینده امریکا برای افغانستان می گوید حمله روز گذشته در مسجد هرات یک اقدام تروریستی بود که عاملان آن باید محاکمه شود.
توماس ویست با ابراز تسلیت به خانوادههای قربانیان در توییتی گفته است: «ما این اقدام بیمعنای تروریستی را محکوم کرده میخواهیم عاملان آن به دست عدالت سپرده شوند.»
گفتنی است در حمله روز گذشته در مسجد گذرگاه هرات ۴۵ تن به شمول مجیب انصاری ملا امام جنجالی این ولایت به قتل رسید. محیب انصاری با فتواهای عجیب که داشت مرگ او با خوشحالی اکثریت مردم روبرو گردید. انصاری در یکیاز خطابه هایش گفته بود تمام مردان که پر بیست سال گذشته ختنه شدند باید بار دوم ختنه شوند چون الله اکبر گفته نشده است.
در همین حال یک داکتر می گوید که در
انفجاری که در این مسجدی شلوغ در شهر هرات در غرب این کشور رخ داد، دست کم ۲۸ نفر کشته و ۴۱ نفر زخمی شدند.
محمد داوود محمدی، یکی از مقامات مرکز آمبولانس هرات می گوید که آمبولانس ها روز جمعه ۲۸ کشته و ۴۱ زخمی را به شفاخانه های این شهر منتقل کردند.
به گفته مقامات طالبان، انفجار روز جمعه در یک مسجد در شهر هرات رخ داد و یک روحانی برجسته افراطی کشته شد. آنها گفتند که انتظار می رود تعداد کشته ها افزایش یابد.
این انفجار در مسجد گذرگاه در شهر هرات در آستانه ای نماز ظهر جمعه رخ داد که مهمترین رویداد هفته مذهبی است که شماری از مساجد به ویژه ازدحام جمعیت دارند.
در این انفجار مجیب الرحمن انصاری، یک روحانی برجستهی افراطگرا که در سراسر افغانستان به دلیل انتقاد از دولت های جمهوریت در افغانستان در دو دهه گذشته شناخته شده بود، کشته شد. انصاری را نزدیک به گروه طالبان بود که یک سال پیش با عقب نشینی نیروهای خارجی کنترل کشور را تحویل گرفتند.
مرگ او توسط ذبیح الله مجاهد، سخنگوی ارشد طالبان تایید شده است.
سخنگوی وزارت داخله افغانستان گفت که تعداد کشتهها و زخمیهای بیشتری وجود دارد، اما جزئیات بیشتری ارائه نکرد.
گروه داعش مسئولیت انفجار روز جمعه بر عهده گرفته است.
اما گمانه زنی های وجود دارد که ای ملای افراطی قربانی رقابت های درون گروهی طالبان شده است که غیر پشتون بودن وی روند قتل وی را در درون گروه طالبان تسریع کرده است.
طالبان نه تنها در ایجاد یک دولت فراگیر شکست خورده اند. بیشتر از یکسال قبل حکومت خودخوانده آنها در سپتامبر 2021 اعلام شد، اما این گروه هنوز نتوانست با اقوام و جوامع مختلف در افغانستان تماس بگیرند و آنها را در کابینه خودخوانده خود بگنجاند. این باعث نارضایتی گسترده داخلی شده است. حکومت خودخوانده فقط از اعضای طالبان (که به پشتون ها تعلق دارند) تشکیل شده است و شامل تاجیک ها، هزاره ها، اوزبیک ها و حتی هیچ زن نمی شود. بنابراین نارضایتی قابل توجهی از سوی این گروه های مختلف علیه طالبان وجود دارد و حذف همه، آنها را در مخالفت با گروه طالبان متحد کرده است.
اما ظاهر اینهمه تکروی و تاسیس حاکمیت تک نژادی و تک قومی و تک جنسیتی برای این گروه کافی نبود. چنانچه حتی تک چهره های غیر پشتون را در رده های قوماندانی بی صلاحیت محلی نیز تحمل نتوانستند.
حذف مولوی مهدی
وزارات دفاع طالبان روز چهارشنبه، ۲۶ اسد از قتل مولوی مهدی مجاهد توسط جنگجویان این گروه خبر داده است. مولوی مهدی یکی از فرماندهان طالبان بود که پس از مدتی به علت نارضایتی، از این گروه جدا شد و کنج عزلت گزید. بعد از آن طالبان لشکری انبوهی را برای سرکوب این فرمانده ناراضیاش به بلخاب، زادگاه او فرستاد. باوجودیکه نیروهای مهدی در این رویارویی شکست خورد، اما خود وی جان سالم به در برد و در کوه و بیابان متواری بود.
چرا طالبان کسی را که عضویت این گروه را داشته و در راه اهداف این گروه جانفشانی کرده است با اصرار و رغبت به قتل میرساند. به نظر نگارنده در کنار سایر عوامل یکی، از عمدهترین انگیزه قتل مولوی مهدی اینست که او متعلق به اقوام غیرپشتون و هزاره است. برای این گروه افراطی، تمامیتخواهی قومی و تقویت پشتونیزم با استفاده از معامله با استخبارات کشورهای بیگانه یکی از مسایل کلیدی میباشد. بارها دیده شده است که فرماندهان پشتون این گروه مرتکب جنایت و قتل شده است، اما آنان به سادگی تبریه شده و هیچگاهی مورد پیگرد قرار نگرفته است. اما سایر اعضای غیرپشتون این گروه با وجودیکه در رکاب آنّها مبارزه کردهاند، مورد اهانت، مجازات و حتا حذف فزیکی قرار گرفته است. از این دست نمونهها را در بین حامیان اقوام تاجک و ازبیک این گروه نیز به وضوح مشاهده میشود.
گروه طالبان با داشتن باورهای افراطی دینی که خود را تا سرحد فرشتههای نجات و ناجیان جامعه میپندارند، به شدت گرایشهای قومی و قبیلهای دارند. آنان حتا مفسدان اقوام پشتون را که در دوره جمهوریت از بدنامترین افراد فساد پیشه بودند، برای تحکیم پایههای قدرت خود با اکرام و اعزاز تحت نام «کمیسیون تماس» به افغانستان عودت دادهاند. در استراتژی این گروه جز تمامیتخواهی قومی و سرکوب و تضعیف اقوام غیرپشتون، هرگز باور و مسایل ملی و کشوری را نمیتوان دید.
در یک سال گذشته که از سلطه طالبان بر افغانستان میگذرد، به صورت مکرر مردم افغانستان برخوردهای خشن و حذفکننده قومی را در سیاستهای متحجرانه این گروه شاهد بودهاند. در تازهترین مورد هم، گواه توطیه و قتل فرماندهی که طالب بوده اما پشتون نبوده است، هستیم. با تاکید یاد آور می شوم که مولوی مهدی، فقط تنها و یگانه قوماندان در میان گروه طالبان بود که ۱۳ سال در دشوارترین شرایط برای آنان جنگیده بود ولی سیستم افراطی قومی طالبان حتی یک قوماندان هزاره تبار را در رده های پایین صفوف خویش تحمل نتوانست و به قیمت یک لشکرکشی بزرگ و سروصدایی بین المللی وی را حذف کرد.
همینطور در قضیه اندک چهره های تاجیک و اوزبیک در میان گروه طالبان که تعداد همه ی آنان از شمار انگشتان دست یک انسان نیز تجاوز نمی کنند، بارها دیده شده است که این گروه توان تحمل آنانرا ندارند. چنانچه مخدوم عالم را هفته ها زندانی کردند و در حال حاضر در گمنامی و زیر نظر استخبارات این گروه با دشواری به سر میبرد. همیچنین فصیح الدین، عین حالت را دارد و اخیر حمید خراسانی از تعبیض در قبال وی در گروه طالبان آشکارا شکایت و در حال حاضر در انزوای کامل به سر میبرد.
در چنین حالتی است که بار بار چهره های فرهنگی، اجتماعی و افراد عادی اقوام غیر پشتون در رسانه و اعتراضات خیابانی و شبکه های اجتماعی بار بار اعلان کرده اند که هرگاه یک دولت ائتلافی فراگیر تشکیل نگردد، چاره ای جز مقاومت باقی نمی ماند. انا این اظهارات، طالبان را بر آن داشته است که روز به روز برای سرکوب هر گونه حرکت، گشت و پاتک های نظامی را در کابل، شمال و مناطق مرکزی، شمال و غرب افغانستان به مراتب بیشتر کنند. گروه طالبان برای ترسانیدن مردم از مقامت دست به کشتار و ویرانی گسترده در بلخاب، پنجشیر، اندراب و بقیه نقاط زده اند. اما اینکه این جنایات و نفرت پراگنی قومی واضیح است که در آینده باعث نفرت و خشم بیشتر مردم گردیده و نتیجه معکوس برای طالبان به ارمغان خواهند داشت.
لذاست می بینیم که تمام این کشیدگی ها و اعتراضات ملی و بین المللی حتی خللی در سیستم و حاکمیت تک قومی طالبان وارد نکرده است.
همچنین چندی قبل ویدیوهای منتشر شد که افراد طالبان ملاهای سلفی را وادار به ابراز ندامت از مفکوره سلفی گری می کردند و به تعقیب این گزارشات قتل های زنجیره ای چهره های مطرح سلفی در نقاط مختلف افغانستان دیده می شود که قتل مجیب الرحمن، در همین سلسله صورت گرفته می تواند باشد.
بنابرین قتل مجیب انصاری، ملا امام جنجالی در هرات می تواند بنابر رقابت های درون گروهی طالبان شکل گرفته باشد که در آن صورت غیر پشتون بودن وی روند این قتل را سرعت نیز بخشیده است.
در هر حال مسئولیت این قتل و حملات قبلی به مساجد را گروه افراطی دولت اسلامی بر عهده گرفته است که مسولیت یک سری حملات را علیه اقلیت های مذهبی و گروه های قومی غیر پشتون به ویژه هزاره ها را نیز وبسایتی به ظاهر متعلق به آنان پذیرفته است. « اما اغلب مردم افغانستان این مسولیت پذیری را حقیقی نمی پندارند.»
ناگفته نماند که مسجد مذکور در هرات پیروان اسلام افراطی را جذب کرده است، جریان های که در افغانستان توسط طالبان و نیز بقیه گروه های افراطگرا دنبال می شوند.
در یک سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، دولت اسلامی در حملات انتحاری در نماز جمعه به چندین مسجد حمله کرد که تمرکز آن بر هدف قرار دادن مسلمانان شیعه و اقلیت هندو و سیک بود. پیروان دولت اسلامی نیز افراطگرایان افراطی هستند و شیعیان و حتی سنی های میانه رو را کافر می دانند.