

کشتن مولوی مهدی؛ مبیّن عمق سیاست نفرتانگیز قومی طالبان
وزارت دفاع طالبان در اعلامیهای امروز (چهارشنبه، ۲۶ اسد) از قتل مولوی مهدی مجاهد توسط جنگجویان این گروه خبر داده است. مولوی مهدی یکی از فرماندهان طالبان بود که پس از مدتی به علت نارضایتی، از این گروه جدا شد و کنج عزلت گزید. بعد از آن طالبان لشکری انبوهی را برای سرکوب این فرمانده ناراضیاش به بلخاب، زادگاه او فرستاد. باوجودیکه نیروهای مهدی در این رویارویی شکست خورد، اما خود وی جان سالم به در برد و در کوه و بیابان متواری بود.
چرا طالبان کسی را که عضویت این گروه را داشته و در راه اهداف این گروه جانفشانی کرده است با اصرار و رغبت به قتل میرساند. به نظر نگارنده در کنار سایر عوامل یکی، از عمدهترین انگیزه قتل مولوی مهدی اینست که او متعلق به اقوام غیرپشتون و هزاره است. برای این گروه افراطی، تمامیتخواهی قومی و تقویت پشتونیزم با استفاده از معامله با استخبارات کشورهای بیگانه یکی از مسایل کلیدی میباشد. بارها دیده شده است که فرماندهان پشتون این گروه مرتکب جنایت و قتل شده است، اما آنان به سادگی تبریه شده و هیچگاهی مورد پیگرد قرار نگرفته است. اما سایر اعضای غیرپشتون این گروه با وجودیکه در رکاب آنّها مبارزه کردهاند، مورد اهانت، مجازات و حتا حذف فزیکی قرار گرفته است. از این دست نمونهها را در بین حامیان اقوام تاجک و ازبیک این گروه نیز به وضوح مشاهده میشود.
گروه طالبان با داشتن باورهای افراطی دینی که خود را تا سرحد فرشتههای نجات و ناجیان جامعه میپندارند، به شدت گرایشهای قومی و قبیلهای دارند. آنان حتا مفسدان اقوام پشتون را که در دوره جمهوریت از بدنامترین افراد فساد پیشه بودند، برای تحکیم پایههای قدرت خود با اکرام و اعزاز تحت نام «کمیسیون تماس» به افغانستان عودت دادهاند. در استراتژی این گروه جز تمامیتخواهی قومی و سرکوب و تضعیف اقوام غیرپشتون، هرگز باور و مسایل ملی و کشوری را نمیتوان دید.
در یک سال گذشته که از سلطه طالبان بر افغانستان میگذرد، به صورت مکرر مردم افغانستان برخوردهای خشن و حذفکننده قومی را در سیاستهای متحجرانه این گروه شاهد بودهاند. در تازهترین مورد هم، گواه توطیه و قتل فرماندهی که طالب بوده اما پشتون نبوده است، هستیم. اکنون دیگر خطاست که اقوام غیرپشتون بیشتر از این فریب شعارهای دروغین این گروه را بخورند به آنان باور کنند.
در برابر سیاستهای تمامیتخواهانه، سرکوب و حذف این گروه که تمام شیرازههای وحدت ملی را به نابودی کشانده است، راهی جز مقابله و مقاومت برای نجات از سلطهی ظلم و استبداد باقی نمانده است. راهی که رسیدن به رهایی از ظلم طالبانی پر پیچ و خم و دشوار خواهد بود.