_61758.jpeg)
_61758.jpeg)
جنبشهای الهامبخش حامی حقوق زنان در جهان (قسمت دوازدهم) ـ مجلهی اورال
در دهه ۱۸٧٠، آنتونی و استانتون استراتژی جدیدی اتخاذ کردند. آنها زنان را تشویق کردند که فقدان حق رأی خود را در دادگاهها به چالش بکشند. صدها زن که سعی کردند آرای خود را به صندوق رأی بریزند و در این کار موفق نشدند به دلیل محرومماندن از حقوق اساسیشان در دادگاههای کشور طرح دعوی کردند. استدلال حقوقی آنها بر مبنای اصلاحیه چهاردهم متمم قانون اساسی بود که به تازگی تصویب شده بود. در این اصلاحیه تصریح شده بود که هیچ ایالتی حق ندارد «قانونی وضع کند یا به اجرا بگذارد که موجب کاهش امتیازات و مصونیتهای اتباع ایالات متحده آمریکا شود. ... یا در حوزه قضایی خود فردی را از حمایت قانون، که باید برای همه شهروندان یکسان باشد، محروم کند».
دیوان عالی در سال ۱٨٧۵ در پروندهای که به آن ارجاع شد این تفسیر از قانون را مردود شمرد و این رأی به استراتژی مذکور خاتمه داد. سوزان آنتونی به جرم رأیدادن بازداشت و محاکمه و در نهایت به پرداخت ١٠٠ دلار جریمه محکوم شد. او حاضر نشد این «جریمه غیرمنصفانه» را بپردازد و عملا هرگز آن را نپرداخت. آنتونی در خطابهای که در دادگاه ایراد کرد رأی دادگاه را به سخره گرفت:
«منظور از "ما" [در قانون اساسی] "ما مردم" بود، نه "ما، شهروندان مرد سفیدپوست"، یا حتی "ما، شهروندان مرد"؛ بلکه "ما، همه مردم، همه مردمی که اتحادیه ایالات را تشکیل دادیم"؛ و ما این اتحادیه را تشکیل دادیم، نه برای آنکه نعمتهای آزادی را اعطا کنیم بلکه برای بهدستآوردن و تضمین آن نعمتها؛ نه برای نیمی از جمعیت کنونی و آیندهمان، بلکه برای همه مردم، اعم از زنان یا مردان. در چنین شرایطی در حالی که زنان از حق رأی محروماند و رأیدادن تنها راهی است که به واسطه آن میتوان نعمتهای آزادی را در این دولت دموکراتیک و جمهوری به دست آورد، صحبت از لذتبردن از نعمتهای آزادی با زنان هجو محض است».
در اوایل قرن بیستم، کنشگران برای رساندن پیام خود از شیوههای مبارزه مستقیم و عاری از خشونت استفاده میکردند. راهپیماییهای زنان جنبه تبلیغاتی وسیع پیدا کرد. در سال ۱۹١٢ فعالان مقیم نیویورک یک راهپیمایی دوازدهروزه به مسافتی نزدیک به ٢۸٠ کیلومتر به سوی آلبانی (مرکز ایالت نیویورک) ترتیب دادند تا عریضه خود را به دست فرماندار نیویورک برسانند. در سال ۱۹۱٣، کنشگران حق رأی زنان «ارتش هودسون» را تشکیل دادند و فاصله ۴٠٠ کیلومتری میان نیویورک تا واشنگتن (پایتخت) را پیاده طی کردند. آنها درست شب قبل از مراسم تحلیف پرزیدنت وودرو ویلسون به پایتخت رسیدند ولی طی حمله گروهی مهاجمان، صدها نفر از آنان مصدوم شدند. تبلیغات گستردهای که این رویداد در سطح کشور برانگیخت، شتاب تازهای به جنبش داد.
در سال ١۹١۵ چهلهزار زن از سراسر کشور در راهپیمایی نیویورک شرکت کردند. یک رشته اقدامات دیگر نظرها را به فقدان حمایت سیاسی از مطالبات زنان برای کسب حق رأی جلب کرد. در سال ۱۹١۴ آلیس پل نسخه سخنرانیهای وودرو ویلسون را در پارکی که مشرف به کاخ سفید است، آتش زد. حزب ملی زنان در سال ۱۹۱٧ تحصنی از هواداران خود در محوطه بیرونی کاخ سفید سازمان داد. تحصنکنندگان که خود را «نگهبانان خاموش» نام نهاده بودند بیرقهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: «تا کِی زنان باید برای آزادی صبر کنند؟»
پس از ماهها تظاهرات، صدها نفر از تظاهرکنندگان به جرم ممانعت از عبور و مرور مردم بازداشت و ١۶٨ نفر از آنها زندانی شدند. زنان محبوسشده دست به اعتصاب غذا زدند که این امر موجب بهخروشآمدن مردم و ناگزیرشدن دولت به آزادکردن زندانیان و اعتراف به اشتباهبودن دستگیری آن فعالان شد. در سال ۱۹١۹ حزب ملی زنان مشعلی را با عنوان «مشعل نگهبان آزادی» در واشنگتن دی.سی برافروخت و تا تصویب اصلاحیه اعطای حق رأی به زنان در هر دو مجلس در کنگره آمریکا، که در ۴ ژوئن سال ۱۹١۹ روی داد، آن آتش را فروزان نگه داشت.
ادامه دارد ...