_91375.jpeg)
_91375.jpeg)
کرامت انسانی زن در اسناد بینالمللی حقوق بشر مجلهی اورال
در ادبیات حقوق بشر، از کرامت انسان با دو عنوان سخن به میان میآید: یکی، کرامت انسانی بهمثابه حق بشری و دیگری، کرامت انسانی بهمثابه مبنای کلی برای سایر حقوق؛ کرامت هرگاه بهعنوان حق بشری در نظر گرفته شود، مفهوم آن این است که این حق در هیچ شرایطی قابل الغا، تعلیق و سلب نیست و درجه اهمیت آن بهگونهای است که حتی بالاتر از حق حیات قرار میگیرد؛ چراکه حق حیات استثنابردار است، مثلاً آدم کُشی در مقام دفاع مشروع و جنگ موجّه، مجاز است؛ اما شکنجه که اهانت به کرامت انسان است، نه در زمان صلح و نه در خلال جنگ، مشروع تلقی نمیشود.
کرامت بهعنوان مبنا و معیار حقوق، مستلزم این است که وضع قوانین حقوقی، اجرا و اِعمال آن باید بر مدار و محور کرامت انسانی تنظیم شود و تمام انسانها در بهرهمندی از حقوق عمومی و اساسیشان، فارغ از هرگونه تبعیض و تمایز جنسیتی، نژادی و امثال اینها، با معیار شرافت و کرامت انسانی، سنجیده شود.
در فلسفه حقوق بشر، کرامت انسان، بنیانیترین ارزش محسوب میشود، در دوران جدید، هم اسناد حقوق بشر و هم قوانین اساسیِ کشورهای مختلف، کرامت انسان را بهعنوان اساس و بنیان حقوق و آزادیهای عمومی تلقی نموده است؛ در مقدمه منشور سازمان ملل متحد از ایمان به حقوق اساسی و کرامت و ارزش شخصیت انسانی، سخن گفته شده است، مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز تأکید دارد که شناسایی کرامت ذاتی، برای تمامی اعضای خانواده بشری و حقوق برابر و غیرقابل سلب آنان، اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل میدهد.
اقتضای کرامت ذاتی، رفتار برابر با همه انسانها، فارغ از هرگونه رنگ، نژاد، جنسیت، مذهب، عقاید سیاسی و موقعیتهای اجتماعی را به دنبال دارد، بهطور مشخصتر بر مبنای کرامت ذاتی، زنان یکسان با مردان و بهاندازه آنها از حقوق عمومی و اساسی برخوردارند.
درنتیجه، در اسناد بینالمللی و حقوق بشری، باوجود اینکه زنان و مردان ازنظر فزیکی تفاوتهایی باهم دارند؛ اما این تفاوتها باعث نمیشود که از حقوق نامساوی برخوردار باشند، بلکه بر مبنای کرامت انسانی، زنان و مردان از حقوق مساوی برخوردار هستند و هرگونه تبعیض علیه زنان مردود است و زنان مانند مردان از حق تحصیل، حق کار، حق فعالیتهای اجتماعی و سیاسی برخوردارند.