محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

واکنش‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی در مور اظهارات اخیر عمران‌خان ـ مجله‌ی اورال واکنش‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی در مور اظهارات اخیر عمران‌خان ـ مجله‌ی اورال

واکنش‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی در مور اظهارات اخیر عمران‌خان ـ مجله‌ی اورال

اظهارات عمران‌خان در مورد سنتی دانستن «عدم تحصیل دختران در افغانستان» در کنفرانس کشورهای اسلامی، واکنش شدید مردم افغانستان را در پی داشته است.

رقیه کریمی، یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی در این مورد گفته است که در جریان کنفرانس سران کشورهای اسلامی که برای جلب کمک‌ها برای مردم افغانستان در پاکستان برگزار گردیده بود، عمران خان نخست وزیر پاکستان از کشورهای جهان خواست تا به سنت‌های مردم افغانستان در مورد زنان احترام بگذارند.
از دیدگاه وی، عدم تحصیل دختران جز سنت‌های مردم افغانستان است!

پس از نشر این سخنان کاربران افغانستان در شبکه‌های مجازی به انتقاد جدی علیه وی پرداختند، آنها با نشر تصاویری از حضور دختران در مکاتب، کنسرت‌های موسیقی، کار و دانشگاه، این گفته‌ها را مداخله‌گرایانه و توهین به فرهنگ مردم افغانستان دانستند.
همچنین کاربران افغان بر این باورند که برداشت عمران خان محدود به عده معدودی از مردم متعلق به قوم پشتون بوده و شامل همه پشتون‌ها و مردم افغانستان نمی‌شود.

این سخنان در حالی بیان می‌شود که از زمان سقوط جمهوریت و آغاز حکومت طالبان، تنها گروهی که به صورت مداوم در مقابل سیاست‌های طالبان دست به اعتراضات زده‌اند، زنان و دختران افغانستان هستند که اصلی‌ترین خواسته خویش را حق تحصیل و کار مطرح کرده‌اند و با وجود مخالفت‌ها و حتی مواجه شدن با خشونت‌ها همچنان تلاش می‌کنند تا از هر طریقی برای حقوق خویش دادخواهی کنند.

عبدالشهید ثاقب، سخنانی عمران خان را ناشی از  ذهنیت استعمارگرانه پاکستان خوانده و می گوید که مخالفت با آموزش بانوان، عرف افغانستان نیست، بلکه عرف یک قوم خاص است. نمی‌توان عرف و سنت‌های ارتجاعی یک قوم را به همه افغانستان نسبت داد. در ایالات متحده آمریکا و کانادا نیز جماعتی است به نام آمیش‌ها. این جماعت مخالف تعلیم و تربیه مدرن، برق، تلیفون و تمام دستاوردهای دنیای مدرنیته‌اند. آیا درست است به خاطر اعتقادات آمیش‌ها همه ایالات متحده آمریکا و کانادا را متهم به دشمنی با مدرنیته‌ کرد؟
یکی از مشکلات عمده ما این است که متاسفانه سران پاکستان، افغانستان را مرادف جوامع قبایلی دوسوی سرحد تعریف می‌کنند و عمدا نمی‌پذیرند که این کشور وارث مدنیت، تاریخ و فرهنگ درخشان خراسان است.
دهن‌کژی عمران خان به تاریخ، تمدن و فرهنگ ما، از نگاه استعمارگرانه پاکستان به افغانستان سرچشمه می‌گیرد. آن‌هایی که تاریخ استعمار را خوانده‌‌اند می‌دانند که در مناسبات استعماری میان کشورها یک اصل این بوده که همیشه متروپل تلاش می‌کرده است ذهنیت خودکم‌بینی را در میان مردمان مستعمره‌نشین تبلیغ کند تا آن‌ها بپذیرند که فرودست، "نامتمدن" و نیازمند قیمومیت هستند.
متاسفانه با سلطه طالبان بر کابل، اعتماد به نفس پاکستان خیلی بالا رفته و اکنون آن‌ها به افغانستان به حیث مستعمره‌نشین خود نگاه می‌کنند.

منظور پشتین از رهبران جنبش حفاظت از پشتون‌ها در پاکستان به اظهارات عمران خان در خصوص آموزش زنان در افغانستان واکنش نشان داد و گفت، عمران خان روایت نادرست و منفی از افغانستان ارائه کرد در حالیکه افغان‌ها/پشتون‌ها هرگز آموزش دختران را ممنوع و زنان را از حقوق شان محروم نکرده‌اند.

نجیب بارور در این مورد گفته است که: صحبت‌های عمران‌خان را شنیدم، مبحث تجاوز آشکار پاکستان به یک‌طرف، اما حرف‌هایش در مورد خیبرپختون‌خواه و محلات پشتون‌نشین افغانستان، دقیق‌ترین حرفی‌ست که گفته شده است. مرداری را با خاک انداختن رویش، نمی‌توانیم از بین ببریم. این‌که تالب امروز نمی‌گذارد زنان تحصیل کند، محصول چه ذهنیتی است؟ اگر اسلام است، ما اسلام را در ترکیه، ایران، اندونیزی و دبی هم می‌بینیم و حالا کم‌کم داریم در عربستان نیز می‌بینیم. دستورات اسلام نیز در مورد زنان وضاحت دارد، چنان‌که زنان در عصر پیامبر عضو فعال جامعه بوده‌اند. پس عمران‌خان چیز غلطی نگفته که رگ‌های پوپولیسم اجتماعی پندیده است. عمران خان دقیق گفته است. این فرهنگ قبیله‌نشینی است که زن را نمی‌گذارد تحصیل‌کند، کار کند و در اجتماع حضور پیدا کند. مگر ما نمی‌بینیم که وضعیت زنان در مناطق پشتون‌نشین چگونه است؟ مگر ما نمی‌بینیم که در داخل یک خانواده، کسی چهره‌ی زن برادرش را نمی‌تواند ببیند؟ به تجاوز پاکستان پشتون‌ها واکنش ندادند، چون اتحاد پنجابی، چچنی و عرب به خاطر فروپاشی و کشتار غیرپشتونی امر بدی نیست، اما چسبیده‌اند به یک حرف درست و دقیق عمران‌خان که خود نیز پشتون است و عین حقیقت گفته است. دوستی‌ها و دشمنی‌ها وقتی قاعده‌مند نباشد، تیرهای به هوا به درد نمی‌خورد. مشکل امروز زنان افغانستان، ذهنیت قبیله‌ای پشتون‌هاست که روپوش اسلام به آن انداخته‌اند.

رستم سیرت، دانشجوی دکتری در این مورد گفته است که:
۱- ویدیدی در انترنت موجود است که نشان میدهد چند جوان با سران بریده شده از بدن فوتبال میکنند.
۲- ویدیوی در انترنت موجود است که نشان میدهد چند نفر چشم یک نفر را بسته و بیخ گوشش فیر میکند. از ترساندن تا سرحد مرگ نفر لذت می برند.
۳- ویدیوی در انترنت است که نشان میدهد یک نفر بوتل پیپسی را بالای سر خود مانده نفر دیگر آن بوتل را با مرمی می زند.
۴- ویدیوی در انترنت است که نشان میدهد در یک اطاق یک نفر برای شوخی به نفر دیگر فیر میکند و دیگران باهم می خندند. 
این فرهنگ سادیستی لذت از خشونت در میان پشتونها را نمی شود با چشم پوشی و حرف نزدن در مورد آن تغییر داد. قبل از اینکه افرادی مثل عمران خان آمده و این واقعیت را به رخ تان بکشد، برای تغییر این فرهنگ تلاش کنید.

محمد محق، سفیر قبلی افغانستان در مصر گفته است:
(مثل اینکه هنوز بر سر عقل نیامده ایم)؟

رگ غیرت اوغانی بسیاری از دوستان ما و مداحان ارگ-سپیدار تور خورده است... از غیرت اوغانی و تاریخ ۵ هزارساله باباهای خود صحبت کرده اند و عمران خان را ملامت نموده اند که چران چنین و چنان گفته است...

وقتی ادعای ارضی بر نیم کشور پاکستان داری، پشاور را پایتخت زمستانی خود اعلان می کنی، توقع داری که رهبران پاکستان برایت گل روان کنند؟

امروز افغانستان یک مستعمره است و پنجابیان پاکستانی بر سرنوشت ما حاکم اند.

از دید یک فرد بی‌طرف، کار آنان [پاکستان]، نه از نظر اخلاقی، اما درایت و کاردانی آنان از نظر سیاسی سزاوار تحسین است.

هر کس دیگری هم باشد، همسایه‌ی را که بر خاکش ادعای ارضی داشته باشد، مرز بین المللی‌اش را به رسمیت نشناسد و علی‌رغم درماندگی تاریخی، با رجزخوانی‌ های جاهلانه، هر روز تهدید به اشغال کند، باید به همین شیوه جزا داد تا کمی بر سر عقل بیاید!

حامدکرزی رییس جمهور پیشین افغانستان عمران خان را به تفرقه افگنی و توهین به مردم افغانستان متهم کرد.

امیر خان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان این  صحبت های عمران خان را سخنانی عادی و قابل درک بیان نموده و در پاسخ به انتقاد حامدکرزی، گفته است که سخنانی عمران خان توهین آمیز نبوده است.

دکتر امین احمدی تحت عنوان "حق دسترسی به آموزش‌ و تفاوت‌های فرهنگی" چنین نوشته است:
عمران خان گفته است که فرهنگ مردم افغانستان در خصوص آموزش دختران در نظر گرفته شود. مردم افغانستان از سنت متفاوت برخوردار است. این سخنی است که عمران خان در واقع در دفاع از سیاست‌های فرهنگی و آموزشی طالبان گفته است. این گفته واکنش‌های زیادی برانگیخت . این جانب چند نکته از قدیم در ذهنم در این خصوص خطور می‌کرد و اکنون با توجه به واکنشها نکات مورد نظر خود را با خوانندگان این صفحه شریک می‌کنم:
۱. نمی‌توان به صورت دقیق خطوط قرمز فرهنگ مردم افغانستان را به صورت یکدست تعیین کرد. در بیست سال گذشته حتی در سطح مناطق روستایی تغییرات وسیع در این خصوص به وجود آمد و افزون بر آن بر جمعیت شهر نشین افزوده شد و فرهنگ شهری نیز گسترش یافت.
۲. جامعه پشتون نیز از سنت واحد و یکدست در این خصوص پیروی نمی‌کنند. سال‌ها پیش شاه پشتون تبار از حامیان جدی آموزش دختران بود و اولین گروه از دختران را جهت آموزش به خارج فرستاد و زنان باسواد، شاید اولین قشر تحصیل یافته زنان عمدتا پشتون تبار بوده است. در این خصوص نمی‌توان بر حسب قومیت قضاوت کرد. ممکن است میزان سختگیری در مناطق روستایی در میان پشتون‌ ها شدیدتر باشد،اما یک هنجار سیال و قابل انعطاف است.
۳. پاکستان به لحاظ فرهنگی افغانستان را در پیش جهان یک کشور قبایلی که گویا طالبان از آن نمایندگی می‌کنند ، معرفی می‌کند. این دیدگاه نسبت به افغانستان غیر واقع بینانه بوده و مشابه دیدگاه استعماری است.
۳. اساسا دسترسی به آموزش یک حق اساسی و بنیادین هر کودک است که فرهنگ و سنت‌ها نمی‌تواند مانع از آن شود و  اگر فرهنگ بر دسترسی دختران به آموزش تاثیر بگذارد و دسترسی به آموزش را برای آنان  در قیاس به پسران سخت تر کند، تبعیض محسوب می‌شود، دولت و جامعه موظف است که این تبعیض را محو کند.
۴. رعایت تفاوت‌های فرهنگی فقط ایجاب می‌کند که دولت در برنامه ریزی و مدیریت مکاتب والدین را که مسئولیت تربیت اولاد خویش را بر عهده دارند، دخالت دهد. این مشارکت حق والدین و اطفال است ، اگر این اصل رعایت شود مشکل فرهنگی مناطق گوناگون نیز حل می‌شود.
۵. در واقع مشکل در افغانستان این است که دولت‌ها حق اطفال و اولیای آن‌ها را در برنامه ریزی و مدیریت مکاتب نادیده می‌گیرند و فکر می‌کنند فقط دولت حق دارند اطفال مردم را بر طبق ایدئولوژی و ارزشهای خود تعلیم دهد و تربیت کند. حکومت شاهی، جمهوری داود، خلقی‌ها، طالبان و جمهوری اسلامی همه خود را مالک ذهن و احساس فرزندان این مرز و بوم دانسته‌اند، اگر این اصل حقوقی رعایت شود بسیاری از اختلافات حل خواهد کشد و یک کوشش قوی جهت تامین دسترسی دختران به آموزش در چارچوب فرهنگ و سنتهای متفاوت به وجود خواهد آمد.

مطالب بیشتری در این بخش