_26507.jpeg)
_26507.jpeg)
حقیقت هدف گیریهای اشتباه نیروهایی هوایی آمریکا در افغانستان؛ عدالت در قبال قربانیان این خطاها
بنابر گزارش رویترز- یک خانواده افغانستانی که ۱۰ عضو از جمله هفت کودک را در حمله اشتباه هواپیماهایی بدون سرنشین آمریکا به خانهای در کابل از دست داد، میگوید که هنوز به دنبال عدالت است و هنوز از آمریکاییها بیش از دو ماه پس از این حادثه چیزی نشنیده است.
ارتش ایالات متحده گفته است که یک سری اشتباهات منجر به این حمله شده است، حمله ای که قرار بود یک بمب گذار انتحاری داعش را هدف قرار دهد که تهدیدی قریب الوقوع برای نیروهای تحت رهبری ایالات متحده در فرودگاه کابل است.
مردی که مورد اصابت قرار گرفت، زمری احمدی، در واقع برای سازمان غیردولتی بین المللی تغذیه و آموزش NEIمستقر در ایالات متحده کار می کرد. لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده، فعالیت های احمدی را "بی ضرر" خواند و پنتاگون گفت که در حال بررسی غرامت است.
اجمل احمدی، برادر کوچکتر زمری، در خانه خانوادگی که در 29 اگست توسط یک پهپاد آمریکایی مورد اصابت موشک هلفایر قرار گرفت، به رویترز گفت: «عدالت باید اجرا شود».
اجمل افزود: «آنها (ایالات متحده) قول دادند که آنها (افراد درگیر در حمله) را به دادگاه خواهند برد... آنها قول غرامت دادند... آنها قول دادند که ما را (از افغانستان) بیرون خواهند برد».
حمله مذکور ظاهرا در پاسخ به دو حمله ی انتحاری در جلو دروازه میدان هوایی کابل، در جریان تخیلیه نیروهای ناتو و همکاران افغانستانی آنان پس از سلطه طالبان بر کابل صورت گرفت.
سزار ، سخنگوی وزارت دفاع امریکا در آن زمان گفت که اقداماتی را برای پاسخ به این حمله هوایی انجام می دهند.
سزار سانتیاگو گفت: "برای محافظت از حریم خصوصی اعضای خانواده آنها و همچنین کمک به محافظت از ایمنی و امنیت آنها، ما در حال حاضر نمی توانیم اطلاعات بیشتری در مورد این تلاش ها ارائه دهیم."
پنتاگون قبلاً گفته بود که به دنبال پرداخت تسلیت به خانواده است و با وزارت امور خارجه برای نقل مکان به اعضای خانواده ایالات متحده که مایل به ترک آن هستند همکاری خواهد کرد.
اتحادیه آزادی های مدنی آمریکا ACLU، که نماینده NEI است، از واشنگتن خواست تا در این زمینه اقدام کنند.
حنا شمسی، مدیر پروژه امنیت ملی ACLU، گفت: «بازماندگان اعضای خانواده بارها درخواست شفافیت و پاسخگویی معنادار برای قتل ناروا عزیزانشان کردهاند، اما آنها آن را از تحقیقات پنتاگون دریافت نکردند.»
اعضای خانواده آسیب دیده و کارمندان NEI در نتیجه اقدامات دولت ایالات متحده در معرض خطر بالایی قرار دارند و باید فوراً تخلیه شوند.
کودکان از قبور خواهر و برادر دیدن می کنند
این حمله هواپیمای بدون سرنشین چند روز پس از آن صورت گرفت که یک بمبگذار انتحاری دولت اسلامی 13 سرباز آمریکایی و تعداد زیادی غیرنظامی افغانستانی را که در بیرون دروازههای فرودگاه ازدحام کرده بودند، به قتل رساند، که به دنبال تامین صندلی در پروازهای تخلیه بودند.
در 15 اگست، پس از اینکه نیروهای افغانستانی آموزش دیده توسط ایالات متحده از بین رفتند، شورشیان طالبان وارد پایتخت شدند و با سختی درگیری قدرت را به دست گرفتند.
هفته گذشته، تحقیقات بازرس کل ارتش ایالات متحده گفت که اگرچه این حمله یک اشتباه بوده است، اما این یک مورد سهل انگاری جنایی نبوده و اقدامات انضباطی توصیه نمی شود.
این خطاها شامل عدم توجه به حضور کودک دقایقی قبل از وقوع اعتصاب بود.
این کودک یکی از چندین نفری بود که هنگام اصابت موشک در محوطه بودند و کل خانواده را از بین بردند. زمره ای و سه فرزندش - ضمیر 20 ساله، فیصل 16 ساله و فرزاد 12 ساله- کشته شدند.
دو تن از برادران زمری نیز فرزندان خود را از دست دادند: اروین هفت ساله، بن یمین شش ساله، ملکه سه ساله، همراه با آیات و سمیه که به هر دوی آنها دو سال گفته شده است. فرزند خواهرشان 28 ساله که در حال ملاقات بود نیز کشته شد.
خانواده برای کنار آمدن با آنچه اتفاق افتاده تلاش می کنند.
اجمل گفت: «حتی صندلهایی را که سوختهاند، نگه داشتهایم. آنها (زنان) در وضعیت بدی هستند».
خانواده از خانه نقل مکان کرده اند، زیرا ماندن در آنجا خاطرات زیادی را برای آنهایی که مانده اند تداعی می کند.
اجمل گفت که کودکان بازمانده اغلب از بزرگترها می خواستند که آنها را برای زیارت قبر خواهر و برادر و پسر عموهایشان ببرند.
آدا هفت ساله هرگز فرصتی را برای بازدید از قبرستانی که خواهر کوچکش ملیکا در آن دفن شده است از دست نمی دهد.
او کنار قبر می نشیند و دعا می کند و غبار روی کتیبه را پاک می کند که روی آن نوشته شده است: "من می پرسم "چرا رفتی، این سرنوشت ما نبود" - می گویند "چه می توانیم بکنیم، سرنوشت اینگونه است"
علت اشتباهات در هدف گیری
نیروهای ایالات متحده امریکا در طی بیست سال گذشته از این قبیل اشتباهات مکرر انجام داده اند. آنها مراسم عروسی و ختم و غیره را در عوض تجمعات گروه های تروریستی در مناطق مختلف مورد حمله قرار داده اند.
شخصیت های مخالف طالبان و بقیه گروهای تروریستی را در نقاط مختلف در عوض رهبرانی گروه های تروریستی مورد هدف موشک قرار داده اند.
در عین حال طرفداران نظام جمهوریت در کابل و نقاط مختلف افغانستان هدفمند ترور گردید و در عوض نیروهای طرفدار طالبان در پست های مهم دولتی گمارده شدند.
در چنین وضعیت، سوال اینجاست که اینهمه گزارشات اشتباه، آیا تصادفی و یا خطایی انسانی و محاسباتی بوده است؟
بعید به نظر میرسد که چنین باشد بلکه این گزارشاتی اشتباهی یک ضد جنگ استخباراتی پیچیده بر علیه امریکایی ها و ناتو طراحی و اجرا میشد/ می شود.
در عین حال در داخل نظام جمهوریت و در هم آهنگی با برخی حلقاتی افغانی الاصل مستقر در اطاق فکر و تصمیم گیری در سفارت امریکا در کابل برنامه های پیچیده استخباراتی برای حذف چهره های ضد گروه طالبان طراحی که برخی از آنان نیز موفقانه انجام گردیده است که معلومات کافی در این زمینه در دسترس مجله ی اورال رسیده است.
در عین حال، در بیست سال گذشته به ویژه در دوره حکومت اشرف غنی احمدزی به شکل هدفمند جنرال ها و منسوبین هوادار به نظام جمهوریت سیستماتیک از وظیفه سبکدوش و در عوض نیروهای طرفدار طالبان جایگزین گردیدند.
در ادارات ملکی نیز تمام والی و ولسوال های مخالف طالبان حذف و در عوض طرفداران طالب جایگزین گردیدند که در نهایت یکی پس از دیگری مناطق را به طالبان واگزار کردند.
در نشست ها و جلسات مهم و سرنوشت ساز بین جنرالان و مقامات بلند رتبه ناتو و افغانستان، اغلب نیروهای های طرفدار طالبان و داعیه داران نظام پشتونی از افغانستان نمایندگی می کردند. لذاست که در نتیجه ی این گفتگوها تصامیم مفید و به نفع نظام جمهوریت اتخاذ نگردید.
اما مقامت امریکایی و ناتو که از نزدیک با مسایل و مطالبات اقوام برای مشارکت در قدرت آشنا بودند. هیچگاهی از عدم حضور چهره های غیر پشتون در مذاکرات خویش با حاکمان افغانستان شکایت نکردند.
روشن است که لابی های طالبان به ویژه زلمی خلیلزاد، اصلیترین طرف مشاوره مقامات امریکایی در قضیه افغانستان در امریکا و غرب بود. لابی های طالبانی تا حدی خودشانرا طرف اعتماد برای مقامات امریکایی و غرب جا زده بودند که غربی ها کوچکترین اعتنایی به اعتراضات مردم افغانستان نسبت به این وضعیت نمی کردند.
تشریح تمام مواردی را که میتوان اشتباه امریکایی و توطیه هدفمند لابی های قومی افغان نامید را می گزاریم برای مجال دیگر در اینجا شماری از موارد را به گونه ی فهرست وار ذکر می کنیم.
- تحمیل حامد کرزی به عنوان رییس نظام جدید در بن؛
- تحمیل قانون اساس و نظام به شدت متمرکز؛
- تحمیل انتخاباتهای تقلبی؛
- تحمیل محمد اشرف غنی در نتیجه یک انتخاباتی تقلبی؛
- حذف سیاسی و فزیکی چهرهها و مردم غیر پشتون از بدنه دولت و قدرت؛
- تحمیل بودجه غیر عادلانه؛
- تحمیل پروژه های غیر عادلانه برای باز سازی؛
- گزارشات غیر دقیق از محل استقرار نیروهای مخالف؛
- نوع مذاکره امریکا با طالبان (جایی شک نیست که از آغاز تا پایان این مذاکرات، زلمی خلیلزاد هر دو طرف مذاکرات را مدیریت می کرد و طالبان در جریان اهداف و علایق امریکا پیش از پیش قرار میگرفتند. و در روشن و اشراف کامل از علایق پشت پرده امریکایی ها این مذاکرات توسط زلمی خلیلزاد برای طالبان مهندسی و طراح میشد.
بنابرین، هرگاه تمام این موارد را مثل تکههای از یک پازل در کنار هم قرار بدهیم به وضاحت میتوان نتیجه گرفت که مهار اقدامات امریکا و متحدان آنها در مبارزه علیه تروریزم و طالبان و منزوی ساختن اقوام غیر پشتون در افغانستان هدف اصلی لابی های افغان در امریکا و غرب در راس آنها زلمی خلیلزاد، اشرف غنی و حامد کرزی بوده است.
بنابراین از آغاز جنگ علیه ترور در افغانستان تا اکنون لابی های افغان یکسره در پی خنثی نمودن موفقیت این پروژه بزرگ جهانی عمل کرده اند و بلاخره در همدستی با استخبارات منطقه موفق به شکست امریکا و غرب گردیدند. که به فکر خودشان بدین شیوه قدرت مطلقه قومی را در افغانستان بیشتر گسترش داده اند.
هر گاه ادرات مربوطه در غرب تحقیقات دفیق برای علت در بافت گزارشات اشتباه در قبال اهداف مطلوب در افغانستان را در طی بیست سال گذشته بررسی و عوامل آنرا شناسایی و مورد تحقیق و بازپرس قرار بدهند، سر نخ و علت شکست آنان در افغانستان برای شان ثابت خواهد شد.