محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

وضعیت پس از  جمهوریت در افغانستان وضعیت پس از  جمهوریت در افغانستان

وضعیت پس از  جمهوریت در افغانستان

افغانستان در طول بیست سال گذشته تا حدودی برای مردم امید وارکننده بود با وجود تمام ناامنی‌ها ونابسامانی‌های ناشی از فساد و دولت‌مردان ناشایست و تعصبات نژادی حکومت به خصوص در دوره آقای اشرف عنی احمد زی،  تمام کتله‌های مختلف مردم  افغانستان خوبی‌های  دموکراسی را احساس کرده بودند. مراکز تعلیمی و تحصیلی به روی همه باز بود و یک رقابت سالم در بین متعلمین و محصلین ایجاد شده بود دختران و پسران به راحتی می‌توانستند به مکاتب و دانشگاه‌ها و دیگر مراکز آموزشی درس های‌شان را فرا بگیرند.

همه در تلاش این بودند تا در آینده مصدر خدمت برای خود، خانواده و جامعه‌ی خویش بوده باشند و در  کشور خود خدمت کنند. اما  بی‌خبر از اینکه همه دست‌آورد های بیست ساله به خاک یک‌سان خواهد شد.  هنگامی که در 15 اگست 2021 طالبان وارد کابل شد مردم همه از ترس و وحشت مال و اموال خود را رها کردند و به طرف میدان هوایی کابل و مرزهای زمینی افغانستان هجوم بردند تا جان خود را  از گروه طالبان نجات بدهند. هیچ چیز دیگر برای‌شان اهمیت نداشت. ولی حال می‌بینیم حدس و گمان مردمی که آواره شدند، بی‌‌جا نبوده است. امروز  خیلی مکاتب و دانشگاه‌ها و خدمات اجتماعی بروی مردم به ویژه زنان بسته است. همه از کار و بار  و کاسبی افتاده‌اند. محصلین و متعلمین که باقی‌مانده همه در تلاش و تقلا برای  فرار هستند. مرزهای افغانستان با کشورهای همسایه بابت  کتلوی مردم افغانستان، هرکدام به شکلی به یک بحران و وحشت مبدل گردیده‌اند. در افغانستان گرانی  به اوج خود رسیده است. اگر جامعه بین‌الملل، تا هفته‌های آینده  توجهی به مردم افغانستان نکنند فاجعه انسانی در حال وقوع است. سرمایی شدید  زمستان در افغانستان  از طرف دیگر گرسنگی دامن‌گیرمردم است.

زنان که نصف شهروندان و جامعه را تشکیل می‌دهند از تمام حقوق خود محروم شده‌اند. اجازه تعلیم و تحصیل را ندارند.  اجازه کار در ادارات دولتی که اغلب با آن بلدیت و تجربه کسب کردند را ندارند. در عین حال گروه‌های مافیایی غضب و چپاول که در  دو صد سال گذشته  از خون و مال بی‌بضاعت‌ترین مردم این سرزمین تغذیه کرده‌اند. این روزها در کوچه و پس کوچه‌های غرب کابل و مزار شریف و مناطق مرکزی، سرگردان پرسه می‌زنند که کدام زمین و خانه و جایداد را راحت‌تر می‌توان  هضم کرد و بلعید تا با ه‌مدستی دسته‌های مسلح طالبان پروسه‌ی چپاول و غصب را تکمیل کنند. چنانچه در این روزها ما شاهد کوچ‌های اجباری انفرادی و کتلوی فروان هستیم. در حالی‌که خشک‌سالی و بی‌کاری دمار از روزگار مردم در آورده است. اخاذی گروه طالبان بنام عُشر و مالیات  بالای دهاقین که خود و خانواده شان لقمه نانی برای خوردن ندارند، بی‌داد می‌کنند. هم‌چنین تحمیل مالیات چندین ساله بالای دوکان‌دارانی که در حال حاضر تقریباً هیچ مشتری ندارند. همین‌طور تحمیل مالیات‌های اضافی چندین ساله بالای مکاتب و موسسات تحصیلاتی خصوصی که با ممانعت  تحصیل دختران و شرایط بد اقتصادی خانواده‌ها حد اقل نصف عواید خویش‌را از دسته داده‌اند. پس با این وضعیت چطور به آینده افغانستان امیدواری باید داشت.  در حالتی که کتله‌های مظلوم و محروم جامعه از خانه و کاشانه شان رانده می‌شوند.  نصف جامعه به بی‌سوادی و بی‌کاری اجباری سوق می‌یابند. نصف دیگر هم شرایط و امکانات مناسب و مطلوب برای تحصیل و کار را ندارند.  واضح هست که دیگر هیچ پیشرفت و امیدی برای آینده خوب انسانی در این کشور متصور نیست. لذاست که  هرکسی تلاش می‌کنند به هر قیمتی از افغانستان بیرون شوند و از  این بحران عمیق نجات بیابند. در این میان گروهی در برخی از کوه‌ها و تپه سنگر گرفته‌اند. به امید اینکه کشور را از طالبان نجات بدهند. شماری از زنان با پذیریش تمام تهدید و فشارهای خشن طالبان هر روز در گوشه‌ای از کابل و یا بقیه شهرها به میدان می‌آیند که هر روز متأسفانه،  تظاهرات و اعتراض آن‌ها با خشونت و چماق و تفنگ سرکوب می‌گردد. افغانستانی‌ها گروه گروه در نقاط مختلف جهان تظاهرات و اعتراض می‌کنند. اما تا کنون به جز از تاجیکستان تا کنون هیچ کشور و سازمان بین‌المللی دیگر به این اعتراضات و مطالبات مردم افغانستان  توجهی جدی نکرده اند.  برخی‌ها شب تا صبح و بعضی‌ها روز تا شام قلم می‌زنند تا این درد و رنج و مشکلات این روزهای مردم را بازگو نمایند. اما در جهانی که همه کشورها ناشنوااند و برای رسیدن به منافع خود هر کدام به نوبه‌ای  در گوشه‌ی با گروه طالبان سرگرم معامله‌های ننگین‌اند،  مطالبات و زندگی مردم افغانستان برای آنان کوچک‌ترین اهمیتی ندارد.

مطالب بیشتری در این بخش