محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

تحصیل زنان در زمان حکومت خلقی‌ها تحصیل زنان در زمان حکومت خلقی‌ها

تحصیل زنان در زمان حکومت خلقی‌ها

حزب دموکراتیک خلق افغانستان در طول حکومت 14 سالةشان بااینکه درگیر جنگ با نیروهای جهادی و مواجه با بحران‌ها و انشعاب‌های داخلی و رقابت دو حزب خلق و پرچم بودند، به دلیل پایبندی به آموزه‌های کمونیسم، در حوزة آموزش زنان و رعایت حقوق آنان، کارنامة نسبتاً خوبی دارند. با کودتای 7 ثور (اردیبهشت) 1357 ش، زنان جایگاه شایستة خویش را نه در شعار و به‌طور نمادین؛ بلکه در عمل و به‌صورت واقعی احراز نمودند، برابری زنان با مردان به لحاظ قانونی در «اصول اساسی افغانستان» و در سایر قوانین و مقررات کشور، اعلام گردیده بود، سازمان بزرگ و دموکراتیک زنان افغانستان، بخش اعظم فعالیت خویش را به آزادی زنان در خانواده و جامعه و برابری حقوق آنان با مردان، معطوف ساخته بود. برای تثبیت جایگاه زنان، در ده هشتاد میلادی، هرسال روز هشتم مارچ را به‌عنوان روز بین‌المللی زنان در افغانستان، تجلیل و با تدارک و تدابیر گسترده، همایشی را با شرکت اقشار گوناگون زنان، برگزار می‌کردند. در این دوره، افزون بر تضمین حقوق مساوی زنان با مردان از لحاظ قانونی، در عمل نیز تسهیلات بسیار زیادی برای آموزش و پرورش دختران، فراهم گردید، تعداد مکاتب دخترانه افزایش یافت و تحصیلات عالی برای دختران به گونة مشترک (آموزش مختلط) با پسران به یک امر اخلاقی مبدل گردید، دختران بیش از نیم محصلان مؤسسات تحصیلات عالی را تشکیل می‌دادند، دختران و زنان در زندگی اجتماعی و فرهنگی کشور آزادانه اشتراک می‌ورزیدند، شماری زیادی از زنان تحصیل‌کرده در نهادهای اجتماعی و فرهنگی کشور مشغول به کار بودند و در رسانه‌های گروهی استعدادهای درخشان خویش را تبارز دادند. شرکت گستردة دختران و زنان در زمینة آموزش و پرورش و بهداشت به‌عنوان آموزگاران، استادان، پزشکان و کارمندان طبی در کشور چشم‎گیر بود، اکثر معلمان مکاتب ابتدایی پسرانه و تمام معلمان مکاتب دخترانه و بخش بزرگی از کارمندان فرهنگی و برخی از مؤسسات دیگر را زنان تشکیل می‌دادند. آقای کشتمند که به‌عنوان صدراعظم افغانستان در دهة هشتاد میلادی، فعالیت داشته است می‌نویسد: «طبق آمار منتشره از سوی منابعی که رویدادهای دهة هشتاد میلادی را در افغانستان هنوز با تعصب می‎نگرند، هفتاد تا هشتاد درصد آموزگاران، حدود پنجاه‌درصد پزشکان و بیش از پنجاه‌درصد پرسنل طبی (پزشکی) اعم از نرس‌ها (پرستاران)، قابله‌ها و دوا (دارو) سازان، در دهة هشتاد میلادی زن بودند که مجموعاً در حدود شصت درصد پرسنل را تشکیل می‌دادند. در واقع، بیش از شصت درصد کارمندان دولتی را به‌ویژه در عرصه‌های فرهنگی و آموزشی، زنان تشکیل می‌دادند که تا سال‌های نخست دهة نود میلادی وضعیت بدین منوال باقی مانده بود». بدون تردید، در مدت چهارده سال حکومت کمونیست‌ها، حضور زنان و دختران در مدارس، دانشگاه‌ها و ادارات افغانستان به گونة محسوسی افزایش یافته بود. از باب نمونه، در کابینة نورمحمد ترکی، خانم اناهیتا راتب‎زاد وزیر کار، امور اجتماعی و جهانگردی بود و در کابینة دکتر نجیب الله، خانم معصومه عصمتی وردک، وزیر آموزش و پرورش و خانم صالحه فاروق اعتمادی، وزیر کار و امور اجتماعی بودند؛ اما علی‎رغم پیشرفت آموزشی و مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان، در این دوره، به نظر می‌رسد که توسعة آموزش زنان، همه‌جانبه و فراگیر نبوده است؛ زیرا باورهای دینی و مذهبی مردم و تبلیغات علیه افکار و اندیشه‌های کمونیستیِ کارگزاران و زمامداران حکومت از یک‌سو و مبارزة جهادگران و مجاهدان با نظام حاکم در بسیاری ولایت‌ها و شهرهای کشور از سوی دیگر، به مردم اجازه نمی‌داد که فرزندان به‌خصوص دختران خویش را جهت تحصیل و آموزش رسمی، در مکاتب و مدارس دولتی ثبت‌نام کنند که البته فرمان‌های شتاب‎زده، هنجارشکنانه و افراطی سران حکومت، از جمله فرمان شماره هفت نیز، مزید بر علت گردید؛ زیرا فرمان شماره هفت شورای انقلابی با مخالفت مردم در شهرها و روستاهای دورافتاده مواجه گردید. فرمان شماره هفت که بیانگر تحصیل اجباری زنان بی‎سواد و آموزش مختلط زنان و مردان بود، واکنش و مخالفت‌های مردمِ شدیداً مذهبی و سنتیِ افغانستان را موجب گردید. زیرا مردم این برنامه‌ها را در راستای بی‌بندوباری زنان و دختران تعبیر و تفسیر می‌کردند. نهایتاً توسعة آموزش زنان به‌صورت نسبی در این مقطع، اغلب در مراکز ولایات و شهرهایی صورت گرفت که در کنترل دولت قرار داشت؛ اما در ولایت‌ها و شهرهایی که به‌تدریج از کنترل دولت خارج شده و تحت ادارة سردمداران بی‌تجربه جهاد قرار می‌گرفتند، مدارس و برنامه‌های آموزشی به کلّی تعطیل و کارگزاران آن، تحت تعقیب قرار می‌گرفتند، بدون اینکه هیچ برنامة جایگزین آموزشی تدبیر شده باشد.

مطالب بیشتری در این بخش