wrapper

شرایط دشوار ساز گاری مهاجر در جامعه میزبان برخي كساني را مي شناسم كه مي گويند اگر از رسم و رواج و محيط كشورهاي غربي مطلع مي بودند، هرگز أقدام به مهاجرت به اين مقصد نمي كردند. با در نظر داشت همين عدم آگاهي برخي ها اين متن را مي نويسم تا ممكن در ارتقاء معلومات فرد و يا افرادي نسبت به محيط كشورهاي غربي كمي كمك كند. عقايد و باورها اهميت و جايگاهي ويژه در زندگي انسان ها دارد. تاريخ بشر ثابت ساخته است كه حتي اين موجود خارق العاده در خيلي موارد حاضر شده است تا تمام هستي و حتي حيات فزيكي خويشرا بسيار به سادگي قربان عقائد ديني و باورهاي فرهنگي اش نمايد. تضاد هاي فكري و فرهنگي و يا ديگر انديشي هاي ديني و عقيدتي صرف نظر از بحث روي حقانيت و منطق موجود برين ايستادگي ها، جايگاه عقيده و باور در زندگي خصوصي، خانوادگي و يا اجتماعي أشخاص نهايت عميق و گاهي مهمتر از مرگ شخص و يا عزيز ترين هايش مشاهده ، تجربه و ثبت شده است. با تكامل بشر همواره باورهاي أشخاص و كتله هاي گوناگون اجتماعي درحال دگرگوني بوده اما اين ديگر گوني و جاگزيني اغلب چنان بطي، دشوار و بعضا خونين بوده كه ميليون ها قرباني و عمر چندين نسل را در بر گرفته گرفت است. تاريخ و دشواري پيامبران در رسالت شان در مقاطع مختلف تاريخ بشريت، تحمل سختي و مشكلات بزرگان و فيلسوفان مطرح و نامدار جهان در فهماندن پيام و رسالت آنها در طول حيات فزيكي شان به مخاطبان و حتي در محله و نزديكترين محدودة هاي جغرافيايي محل سكونت ، تمامي اين تجربه ها و گزارشاتي مختلف و تكان دهنده جنگ هاي فرقه اي، فكري و مذهبي جاري و طول تاريخ بشريت ثابت مي سازد كه عنصر باور و فرهنگ و عنعنه جايگاهي بسيار مستحكمي در ساختار فكري و ذهنيت اشكار و پنهان افراد دارد. همين تغيير و دگرگوني در زندگي مهاجر، پناهجو و يا پناهنده با آغاز خروج شخص مذكور از كشورش، با أبعاد بسيار گسترده و شتاب خيلي زياد و غير قابل تصور وارد مي گردد. هيجاناتي ترسيم شده ناشئ از برداشت هاي تجملات رفاه اجتماعي، آسايش رهايشي و فرصت هاي اقتصادي ممكن در نخستين ماه ها و حتي سال هاي زندگي در مهاجرت چشم فرد و يا خانواده مهاجر را بر درك و فهم اين هجوم آرام و ساكت فرهنگ قدرتمند و نهادينه شده اي اجتماع و محيط جديد بر باروهاي ريشه دار و مستحكم پذيرفته أش بي بندد. اما به مرور زمان و فروكش نمودن هيجاناتي ذكر شده. جدال عميق ميان باورهاي پذيرفته شده فرد مهاجر با فرهنگ حاكم و غالب جامعه جديد، در فكر، ذهن وزندگي روزمره وي اشكار و با گذشت هر روز عمق و درد و ناراحتي ناشئ از آن جدال بر أو تحميل خواهد شد. إحساس اين تفاوت ها در هر لحظه زندگي خصوصي، خانوادگي و اجتماعي مشهود و چشم گير است. در اين متن كوشش شده تا برخي از تفاوت هاي را كه در زندگي فرد و خانواده افغان را در كشورهاي غربی به طور اجمالی بررسی می کنیم: نظم خانواده بر اساس تفاوتهایی که در برخی احکام ديني و عرف اجتماعي رائج بین زن و مرد مقرر و پذيرفته شده است. رعايت آن بخشي از واجبات ديني فردي، اجتماعي، فرهنگي و خانواد گي إلزامي و بخشي از قانون حاكم در كشور است. بر اساس متون اسلامي و به پيروي از آن قوانين جاري در افغانستان، پس از ازدواج " نفقه" حقی مسلم زن بر مرد است و در حقیقت، زن با ازدواج کردن از هر گونه نیاز مالی و اقتصادی بیمه می شود. البته خلق این آسايش خاطر، و جود فرهنگ اطاعت از شوهر و نقش حاكميت شوهر بر أمور زندگي خانواده را مفهوم و قابل درك نموده است. و در عوض اختیار طلاق به دست مرد، شهادت زنان در محاكم منوط به شرایطی خاص، سهم مرد، دو برابر سهم زن از ازحیث میراث است ؛ بنابرين به صورت طبيعي اين تفاوت هاي قانوني و پذيرفته شده، همراه و در ذهن فرد مهاجر در عالم مهاجرت نيز انتقال مي يابد. اما در اغلب موارد بنابر قوانين و وجود فرصت هاي مستقل مادي براي زنان، تداوم حاكميت مرد و رعايت نظم افغاني خانواده در أيام مهاجرت بعيد و ناممكن بوده، هر گونه اسرار و پا فشاري باعث بروز مشكلات جدي در كانون خانواده مي گردد. متاسفانه شماري از آگاهان امور عقيده دارند كه ادغام اجتماعی مهاجرین افغان در کشورهای اروپایی یا وفق یابی آنها با جامعه جدید، همين اكنون با مشکل حاد در میان مهاجرین افغان تبدیل شده است. آقاي حمزه واعظي پژوهشگر افغان ساكن در ناروژ طي مقالاتي كه در وبسايت فارسي صداي المان نشر گرديده روند دگرگوني دشوار در اداره نظام خانواده ها مهاجر افغان را در اروپا تحليل و بررسي نموده است. وي در بخشي يكي از اين مقالات مينويسند: " منازعۀ قدرت در اساس بین مرد خانواده از یک طرف و همسر و فرزندان از جانب دیگر در میان خانواده های مهاجر تبارز می یابد که در جامعۀ جدید با موقعیتهای متغیر و فرصتهای متفاوت و حتا متعارض قرار میگیرند. همین موقعیتهای متفاوت، مبنای چالشی تازه میان مرد خانواده از یک سو وهمسر و فرزندان او از جانب دیگر ایجادمیگردد؛" آقاي واعظي در ادامه مي نويسد:" خانواده ها، به ویژه پدران، به عنوان روسای تصمیم گیرندۀ خانواده، سعی میکنند فرزندان خویش را به خاطر پیشگیری از تأثیرات آموزشی، تربیتی و فرهنگی جامعۀ میزبان، با همان روش و الگوهای منطبق با اخلاق، انظباط، فرهنگ و ارزشهای مذهبی موروثی خویش تربیت کنند. این نوع نگرش و روش تربیتی که اغلب با قاطعیت پدرسالارانه و بدون درک شرایط و فشار حاکم بر روان اجتماعی، محیط تربیتی و تاثیرات فرهنگی مراکز آموزشی، محیط بازی و همسالان همراه است، پاسخ درخور و قناعت بخشی به نیازهای عاطفی و پرسش های فلسفی و کنجکاوانۀ فرزندان داده نمی تواند. اعمال چنین الگوی تربیتی تحکم آمیز و استبدادی، در مقایسه باالگوی تربیتی بسیار منعطف و به شدت سیال مراکز آموزشی و نهادهای پرورشی جامعۀ میزبان ، پیامدها و تاثیرات ذیل را بر شخصیت فرهنگی، رفتار اجتماعی و تربیت روانی کودکان و نوجوانان برجای می گذارد: 1- دوگانگی شخصیتی»: فرزندان خانواده با درک تجربه عینی و فرایند رشد ذهنی، تفاوت عمیقی میان این دو نوع الگو را مشاهده می کند.. درک این تفاوتها ، سنجش و مقایسۀ معیارها و نشانه های این دو نوع الگو، به تدریج نوجوانان و جوانان را دچار سردرگمی و پریشان عاطفی، ذهنی و شخصیتی جدی می سازد. گزینش و اولویت بخشیدن به هرکدام از این دو الگو، دشوار میگردد که در نهایت عمدتا به دوگانگی شخصیتی آنان منجر میشود. این دوگانگی شخصیتی به مرور، به «منافقت رفتاری» تبدیل میگردد. تجلی بیرونی این منافقت رفتاری این است که جوانان و نوجوانان مجبور می شوند در محیط خانه و محیط بیرون نقش های متفاوت و کاملا متضاد بازی کنند: بدین معنا که در بیرون و در میان دوستان، همصنفان و همسالان خویش، درنقش، هویت و شخصیت «خود» می باشند و در محیط خانواده ناگزیرند تحت فشارهای عاطفی و روانی خاص، براساس خواسته و الگوی تحمیلی و نقش دلبخواه پدر ظاهر شوند و تصویر «دیگری» از شخصیت خود در محیط خانواده ارایه نمایند. 2 - بحران ذهنی»: ادامۀ چنین رفتار دوگانه، به تدریج به تزلزل روانی، ضعف شخصیتی و اضطراب و پریشان رفتاری مداوم و چه بسا به بحران ذهنی آنان منجر میگردد و در بدترین حالت، گاه موجب فاصله گیری و بی اعتمادی از کانون خانواده، فرار از شخصیت بیرونی خود، و در نتیجه، بی پروایی و گریز از آموزه ها و نمادهای ارزشی و هنجاری فرهنگ مادری میگردد." چنانچه عرض گرديد بنابر تفاوت هاي گسترده قانوني و عرف اجتماعي و فرهنگي رايج در افغانستان و كشور هاي غربي، تمام شيوه هاي زندگي فرد و خانواده مهاجر كاملا دگر گون خواهد شد. 3 - مهاجرت و لباس: زنان و دختران در تمامي نقاط افغانستان لباسهاي شوخ و گلدار مي پوشند ولي عموما مردان لباس ساده را خوش دارند. فقط گاهي بچه ها هوس لباسهاي شوخ مي كنند كه آن هم خيلي كم است." همين پوشش مردم در شهر ها متفاوت از قريجات كشور است... بنابرين ملاحظه مي شود كه عرف رایج در محيط خاص به صورت طبيعي بالآي ساكناني وارد شده از بيرون تاثير نموده است و اغلب اطرافي هاي ساكن شده در كابل و بقيه شهرها پوشش محلي خويشرا در حدي تغيير داده اند. بنا چنين نتيجه بايد گرفت كه پوشش مهاجر به مرور زمان مطابق رسم و رواج محيط محل سكونت خواهد شد. در حاليكه در تمام نقاط جهان مردم با پوشش هاي مختلف و متفاوت بسر ميبرند. سبک پوشش به نظر می رسد ؛ نخست متاثر از فرهنگ جامعه بوده و سپس تابع سلیقه افراد می باشد؛ يعني نمی توان بدون توجه به ارزشها و شرایط فرهنگی جامعه ، فرد تنها به سلیقه فردی ، لباس انتخاب کند، يعني فرد فقط می تواند در چهارچوب نظام فرهنگی موجود، اراده و انتخاب خود را اعمال نماید. خيلي از انسان ها لباس خود را منحيث اساس و اصل فرهنگ خويش پذيرفته است، لذا ست كه قرن ها می گذرد و لباس یک جامعه تغییر می کند زیرا تغییر لباس، همواره منحيث پیام آور تغییر فرهنگ يك شخص تلقي می شود و اين پذيرش در پوشش با چنين اهمیتی كه در عرف اجتماع دارد. لباس و پوشش به عنوان یک نماد و سمبل فرهنگی بیان کننده اصول و بنیانهای فرهنگي و چه بسا دینی نهادينه شده در ذهنیت مهاجرین می باشد.. اما تغيير اين پوشش در زمان مهاجرت اندك اندك اما حتمي خواهد بود. طي يك دهه گذشته پوشش و لباس افغان ها در كشورهاي غربي منجمله هالند تغيير بسيار نموده است، يك دهه قبل در محافل و مجالس پوشش و لباس خانواده بمراتب شرقي تر از امروز بود ه و به مرور زمان لباس ها غربی شده است. همينطور، حتا در برخي موارد ممكن قوانين كشور ميزبان تغيير لباس را ناگزير و اجتناب ناپذير كند. همين اكنون حجاب زنان در كشور فرانسه باعث دشواری برای آنان در امور تحصیلی و دستیابی راحت به خدمات اجتماعی و اشتغال یابی می گردد. همينطور چند سال قبل در اعتراض به تغيير قانون منع حجاب در دانشگاه هاي تركيه ؛ اين اقدام را آغازي براي به خطر انداختن سيستم جدائي دين از سياست در تركيه تلقي نمودند . يعني هر جامعه، كتله هاي اجتماعي و هر یک از كشور ها ، برداشت خودش را از نوع پوشش انسان و تاثير آن بر وضعيت عمومي دارند بنابرين پذيريش تغيير در نوع پوشش بدن در دوره مهاجرت ، تدريجي اما سر انجام إلزامي است. اهميت چنين موضوعاتي متفاوت فرهنگي زماني بيشتر اشكار مي گردد كه باعث مقاومت شديد برخي مهاجرين در جريان چرخش معمول اين روند گردد. به گزارش برخي رسانه ها، یک دختر مهاجر دوازده ساله ی ساكن در فرانکفورت - المان که در صنوف آموزش شنای مختلط پسر و دختر شرکت نمی کرد، دوسيه أش به محكمه رسید و محكمه نیز درخواست این دختر برای عدم شرکت در این صنوف آموزشی مختلط را به اساس اهميت ضرورت آموزش آببازي برای همه آلمانی ها مسترد کرد. همينطور محكمه فدرال آلمان در شهر برمن نيز اعلام کرده است که دختران مسلمان دوره اي ابتدایی دلیلی برای اجتناب در صنوف آموزش آببازي ندارند. اما برخي خبرها حكايت مي نمايد که این شيوه آموزش بعد از سن بلوغ هم در صنوف مختلط تداوم يافته است. برخي مقامات قضائي ديگر ايالات آلمان نیز تاكيد نموده اند که همه دانش آموزان مكلفند در صنوف آموزش آببازي و اردوها تفريحي و آموزشي مختلط شركت کنند. به طور خلاصه پیامد های مهاجرت و پناهندگی علاوه بر ابعاد ظاهری و فزیکی آن ؛ ابعاد فرهنگی و ذهنی بسیار گسترده و با اهمیتی را به دنبال دارد . این بعد قضیه غالبا از نظر پناهندگان و مهاجران به دور می مانند . تغییرات فرهنگی به طور مشخص ؛ سبک و نوع پوشش ( حجاب ) ارام و پیوسته است ولی سرانجام به نظر می رسد که مطابق شرایط و الزامات فرهنگی جامعه میزبان به پیش خواهد رفت . پیامد های پدیده مهاجرت و پناهندگی می باید در همه ی ابعاد فزیکی و فرهنگی آن بررسی شود تا دیده شود کلیت پدیده مهاجرت تا چه حد مطابق و یا مغایر خواسته های مهاجرین و پناهندگان می باشد.

تبليغات شما

اورال تبليغات شما را در وب سايت و ماهنامه خود مي پذيرد. علاقمندان مي توانند با شماره های: 0031684059856 - 0093786827404 و ایمیل این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید جهت معلومات تماس بگيرند.

اورال

 اورال به عنوان یک رسانه مستقل و مردمی تلاش می ورزد تا صدای راستین وبازتاب دهنده مشکلات و واقعیات عینی جامعه خود بوده ودر راه رسیدن به یک وحدت ملی و صلح وثبات پایدار در سایه ی عدالت اجتماعی تلاش نماید.

For using special positions

Special positions is: sticky_left, stickey_right, notice, tool_bottom. You can use them for any module type. And to use, please go to Module Manager config your module to your desired postion.

You can disable by:

  • Go to Administrator » Template Manager » Your_Template » Tab: Advanced » Use special positions » select: No for all special positions
  • Go to Administrator » Module magager » Your_Module(by postion: sticky_left/stickey_right/notice/tool_bottom) » Status: Unpublish for that module
Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Blue Green Red Radian
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family