wrapper

در تاريخ گذشته و حال، مردم افغانستان نشان داده اند كه صبور، قناعت پيشه و زحمتكش بوده و هستند ! اگر تاريخ دهه هاى اخير را بررسى و ارزيابى نماييم مي بينيم كه مردم هميشه سخت كوش، فرمان پذير و تابع حاكمان و رهبران بوده اند و اين وظيفه رهبران حاكم بر كشور است كه با اجتناب از ظلم، استبداد، تكبر و خودرأيي زمينه خوشبختي و رفاه اجتماعي را فراهم كنند. مردم عادى از هر نژاد، گروه، زبان و مذهبى با هم تافته، بافته، همراه و همكار بوده اند و اين ظرفيت خوبي است تا مديران كشور و مدعيان رهبري در جامعه با شيوه هاي مناسب به خاطر منافع و مطامع علياي كشور راههاى تفرقه، جدايى و گروه گرايى را مسدود كنند. مردم افغانستان در طى دو قرن اخير با وجود كمترين آسايش و رفاه، بيشترين ظلم ها و فشارها را در زندگي خويش متقبل شده اند . در دهه هاى نه چندان دور، دوره هاي مملو از استبداد و كشتار را متحمل شده اند؛ مردم را به خوب و بد، دين دار و كافر، حقدار و بى حق، دارا و نادار، ملك و رعيت، ارباب و نوكر، مواطن و مهاجر و ... تقسيم بندى كرده اند.مردمى كه فقط به حق طبيعى حيات خويش مي انديشيدند و فراهم كردن قوت لايموت مهمترين فكرشان بود . بارها مردم از ستم و بي عدالتى حكومت، فرارى و به تنگ آمده و از كشتار و حبس و تاراج و يغما و تعرض در امان نمانده اند؛ كه با مطالعه واقع بينانه تاريخ به عمق جنايت و استبداد دستگاه هاي جابرانه ميتوان پى برد . گاهگاهي با وجود آمدن فضاى ظاهرى آزادى، امكانات و امتيازات در قبضه اشخاص و كتله هاي خاص و كوچكي قرار گرفته و همه چيز در انحصاربوده است! همواره مردم در حساب بهره مندان نبوده و منافع شان فراموش شده است. گاهي سخن از اندك پيشرفت و تمدني اگر در ميان بوده اغلب شكل ظاهرى داشته است. تقليد و پيروي به ظاهر ديني و وارداتي از كشورهاى همسايه ولي تهى از ارزشهاي اصیل دين و عدم ملاحظه بر جنبه هاي سياسي اجتماعي، علمى و فرهنگى در ايجاد و گسترش نابساماني ها موثر بوده است و بي توجهي با ذهنيت سنتى جامعه و خواست و باورهاي اقشار و اقوام گوناگون باعث تشنج و نفاق اجتماعي گرديده است. در دوران هاي متفاوت با ارعاب و گاهي با ريا و نيرنگ مردم عادى در استبداد و ظلم و فقر و محروميت نگاه داشته شده اند و فقط كتله هاي كوچك و قدرتمند از رفاه و آسايش بهره مند بودند. امكانات و خدمات در اختيار زورمندان و اشخاص حاكم بوده و مردم "طبقه زيردست " كه وظيفه شان فقط تبعيت محض و پرداخت ماليات و فرمانبردارى بود . ولي با آنهم ظلم و بيداد بر مردم عادى و فشارهاى ظالمانه باعث سرنگوني چنان رژيم هاي متعدد شده است. و سقوط پي در پي رژيم هاي پي در پي حكايت از عدم پايداري حاكميت ظلم و ستم در كشور دارد. ولي با آنهم تداوم اين روند، عمق فاصله بين حكومت و مردم را طي دهه هاي متمادي به خوبى نشان مى دهد . در دوره فقر و عقب ماندگی، مردم، خادمان و نوكران دربار به حساب مي آمدند و حاكم، همه چيز و همه كس بودد. نظام ارباب رعيتى، حاكم و محكوم طبقه بندى شده بود ! حق طلبى و عدالت خواهى در نطفه خفه مي شد و مردم از علم و پيشرفت و آگاهى به دور نگاه داشته مى شدند؛ خوانين، ملك و ارباب حكام مستبد مناطق بودند كه صاحبان و مالكان مردم به حساب مى آمدند . آنان مردم را در جهل و فقر نگه داشتند تا با نظام ارباب و رعيتى دربار خود را استحكام بخشند و قدرت فقط در دست اطرافيانش خلاصه باشد . مردم رعيتى به حساب مي آمدند سربه زير و تابع، بدون چون و چرا و محروم از حقوق خويش ! گاهي هم با برقرارى انتخابات نمايشي، ارباب و خوانين و وابستگان دربار به پارلمان فرمايشى راه مي يافتند و مردم عادى به هر شكل دور از جريانات بودند . هميشه حاكمان ميخواست فقط با حاكميت سنتى و شيوه هاي بدوي مردم را در جهل و عقب ماندگى، مطيع حاكميت نگه دارد و هم مخالفين خود را از ميان بردارد . در هيچ دوره اي حتا با وجود امنيت و آرامش توجه جدى به مردم جهت رفاه و آسايش شان صورت نگرفت، استعدادها در عوض پرورش و تشويق، سركوب گرديد؛ نخبگان و روشنفكران بعضا زندانى و خانه نشين شدند و كشور به دور از پيشرفت و ترقى به عقب ماند . با وجود كودتاهاي متعدد كه همواره عوامل آنان در نظام هاي ماقبل، سالها شريك قدرت بوده و خودشان از اربابان قدرت، زر و زور و خشونت به حساب مى آمدند بنابرين هميشه جابه جايي فقط در رأس هرم قدرت و يا تغييرات ظاهري بوده و مردم از بازيهاى نظام جديد فقط اسمي جديد را تجربه نموده است . " حاكمان هميشه به دنبال خواسته هاى جاه طلبانه شخصي و فاميلي و حزبي بوده نه به فكر حال و روز مردم ! هرازگاهي گرچه طرحها و پلانهايي را براى ساخت و ساز روى دست گرفته آن هم نه براى خدمت واقعى و رفاه عامه مردم، بلكه شرايط زمان و پيشرفت سريع جهان و كشورهاى منطقه و همسايگان ضرورت آن را ايجاب مي كرده است . برخي از حاكمان وقتي كه به كشورهاى همسايه و جهان سفرهايي می نمودندو از پيشرفت انها با چشم ديد خود مطلع می شدند بعضا درصدد برمی امدند تا كارهاى مشابهى را انجام دهند، ولي عدم صداقت و دلسوزي و فراهم نكردن بستر لازم سياسي، حقوقي، اجتماعي و فرهنگي همواره باعث ناكامي و در نهايت سقوط نظام گرديده است. يعني حتا در دوره هايی كه انگيزه ساخت و ساز بوده، ولي وجود استبداد و سركوب و خودكامگي در آن جامه ی به ظاهر زيبا كار ساز نبوده كه قدرت باز هم انحصارى و اختصاصى باشد . به طور نمونه سردار محمد داودخان، طرح و انگيزه مدرن سازي افغانستان را داشت و در اين راستا قدم هايی نيز برداشت. اما وي نيز تمايل انحصار قدرت داشت. پيرمردى كه اكنون در اروپا زندگى مى كند و در آن زمان از افسران وزارت داخله بود مى گفت:: "داود شخصا افسران عالى رتبه را در وزارت داخله تعيين رتبه و وظيفه مى كرد و از ارتقاء بعضى از افسران لايق ولى منتسب به بعضى اقوام و مذاهب جلوگيرى مى كرد." اگر چنين بوده باشد، اين نشان دهنده نگرش تبعيض آميز حتا در حاكميت جمهورى سردار محمد داود بوده است . بنابرين فقط جمهور خواندن مردم و در اصل باز همان محروم و مظلوم نگهداشتن از حقوق اساسى شان و آن هم در سايه سياست ناپخته و مقطعي با كشورهاي مختلف جهان بلاخره كشور را وارد دوره ی پرچالش طولاني و خطرناك نمود. با قدرت گيرى حزب دموكراتيك خلق، جايگاه مردم در شعار حكومت يكبار ديگر فرق كرد و خلق آزاد و خلق قهرمان و خلق زحمتكش جاى همه چيز را گرفت اما در عمل اين خلق بيچاره و بى دفاع بود كه كشته و زخمى و زندانى مى شدند . هزاران انسان بيگناه بدون دليل روانه زندانهاى مخوف اگسا و خاد شدند و هيچگاه برنگشتند. جنگ قدرت در رده هيئت رهبرى حزب دموكراتيك خلق به دور از انظار مردم در جريان بود و سران حاكميت خلق به جان يكديگر نيز رحم نكردند و يك ديگر را از بين بردند . در زمان تره كى و امين هزاران نفر كشته و زندانى گرديدند و بسيارى پس از سالهاى سال نامعلوم و بى سرنوشت هستند ! اين نشانگر فاصله دور بين حكومت و مردم بود كه به جاى پاسخگويى منطقى به مردم خويش از قوه قهريه استفاده كرد و باعث شورش همگاني در كشور گرديد. با پيروزى مجاهدين و تصاحب قدرت توسط رهبران جهادى، مردم دور آنان جمع شدند و سيل مهاجرين به بازگشت روى آوردند تا شاهد آن باشند كه صاحبان و حافظان دين و شريعت با تشكيل حكومت اسلامى عدالت و امنيت و رفاه را در كشور تأمين و عرضه نمايند. ولي ديري نگذشت كه جهادگران ديروز، دشمنان امروز شدند و فقدان روحيه عدالت و همديگر پذيري باعث جنگ خونين، كشتار، ويراني، نفاق و شقاق بزرگ در جامعه گرديد. در كشاكش نبرد قدرت بين مجاهدين جنبشى به نام طلبه هاى علوم دينى از جنوب كشور در قندهار پديدار شد . مردم كه از جنگ و ناامنى و فقر به جان رسيده بودند با تصور اينكه طالبان منادى صلح و امنيت هستند ابتدا پذيراى آنان شدند . وقتى طالبان هرات را تصرف كردند و سپس به دروازه هاى كابل رسيدند،چهره اصلي خود را نمايان ساختند . با تصرف كابل و مناطق مركزى و شمال افغانستان چهره خشني به نمايش گذاشتند. با تسلط بر قسمت بزرگ كشور و تحميل برداشت خشك، تعصب آميز از دين و احكام دينى شماري از مردم را به قتل و تعدادي را مورد شكنجه قرار دادند . زنان و دختران را از تحصيل و فعاليت روزانه به دور مگه داشتند و خانه نشين كردند. مردم را از حقوق طبيعى و آزادى هاى فردى و اجتماعى محروم و فرهنگ بدوى را جايگزين كردند . در ديدگاه طالبان انسان و ارزشهاى انسانى و حقوق بشرى هيچ جايى نداشت . مردم سخت ترين دوره زندگى شان را تجربه كردند. زشت ترين و بدترين برخورد را تجربه نمودند . طالبان به نام شريعت و اجراى حكم خدا، انسان هاي زيادي را قربانى و آواره كردند و چهره مخوف و زشتى از برداشت هاى تندروانه ی دينى ارائه كردند . مردم خفقان و اختناق اداره طالبان را با دردمندى و مشقت تحمل و بسيار تلفات و صدمات فراوان را متحمل شدند. آنان مردم را به عنوان برده هاي بى اختيار به حساب مى آوردند و خود را حاكمان برگزيده بر روى زمين می دانستند، آنان كشور را به پايگاه دهشت افكنى و تروريست پرورى بين المللي تبديل كردند . با حمله نيروهاى بين المللى و شكست طالبان، مردم حياتى دوباره به دست آوردند و از حاكميت سياه و مخوف نجات يافتند . با آمدن نظام جديد با كمك جامعه جهانى و با اراده و اقبال عمومي مردم افغانستان، مردم اميدوارانه چشم به آينده دوختند. مردم در اين سالها نيز صبر و قناعت را پيشه كرده اند و به اميد فرداى بهتر همه ناملايمات و ستم ها را در خود فرو بردند . در همه صحنه هایی كه از آنان خواسته شد لبيك حضور و مشاركت سر دادند و حتى از جان و سرمايه خود گذشتند . در همه مراحل شكل گيرى نظام فعلى اشتراك كردند و وظيفه ملى خود را صادقانه انجام دادند . مشكلات و مصايب و كمبودها را متحمل شدند و فرصت هاى مساعدى براى هيئت رهبرى كشور به وجود آوردند . در تشكيل جرگه هاى بزرگان (لويه جرگه ها) و انتخابات پارلمانى و شوراى ولايتى و رياست جمهورى و برنامه هاى منطقه اى و ملى و فراخوانهاى مختلف رهبران حكومت و خلاصه امور مردمى شركت و حضور پرشكوه داشتند و دين خود را به بهترين وجه به كشور و حكومت ادا كردند . ولى متأسفانه سودجويی و فرصت طلبي كتله اندك باز بر گرده اين مردم سنگيني نمود. پي گيري اهداف شخصى، حزبى و خانوادگي يكبار ديگر از مردم قرباني گرفت و فرصت امنيت و آبادي و رفاه شان را هدر داد . چنين است كه فساد و رشوه در همه بخشها بيداد مى كند و افغانستان را در زمره فاسدترين كشورهاى جهان قرار داده است . قدرت در بخشهاى مختلف تقسيم و عملا تيكه دارى رواج پيدا كرده است . مردم با تمامى فشارها و ناامنى ها و مخاطرات، شجاعانه با شركت گسترده و بى نظير در پاى صندوق هاى رأى، اراده استوار و عزم راسخ و شعور بالاى سياسى خود را به نمايش گذاشتند و مانند گذشته وظيفه سپرده شده را صادقانه و فداكارانه به انجام رسانيدند ولى مديريت ضعيف و عدم صداقت و دلسوزي است كه پاهايش لنگيد و كارش انجام نشد. به سوگند صداقت و وفادارى خويش صادقانه عمل نتوانست. گرچه دوره حاكميت دموكراسى دستاوردهاى بزرگى داشته است و باعث به وجود آمدن توسعه سياسي و فكري، آزادي بيان و مطبوعات، ارتقاي و بهبودي نسبي وضعيت زنان... در كشور شده است ولى نبايد فراموش كرد كه ميلياردها دالر كمك جامعه جهانى و پشتيبانى عظيم و بي نظير سياسى همراه با كمك هاي هنگفت مالى بين المللى و جهاني فرصت طلايى بود كه با درايت و برنامه ريزى، مي بایستبهترين و برترين استفاده را در جهت شكوفايى و ترقي كشور و مردم به ارمغان ميداشت. ولي صد دريغا كه از دست رفت! تاريخ نشان خواهد داد و آينده گان قضاوت خواهند كرد كه اين دهه، سالهاى طلايي براى افغانستان بود: جهان و جهانيان با همه توان پشتيبان و هم پيمان حكومت و مردم بودند ولى اين ضعف در مديريت كشور بود كه نتوانست از بهترين ظرفيتها و امكانات استفاده مطلوب كند !!! بدون شك دستاوردها و بازسازى ها را نبايد فراموش كرد. " تصويب بهترين قانون اساسى و ابداي نظام مردم سالارى تا ايجاد بعضى زيرساختها و آزادى هاى فردى و اجتماعى و برخي كارهاى ديگر . اما هر شخص و دولتى كه در رأس حكومت قرار مى داشت با اين حجم وسيع امكانات و حمايتها اين كارها را بايد انجام مى داد و يا حتى بهتر و بيشتر كار مى كرد. هنوز هم سرمايه اندوزى شخصي و خانوادگي، انحصار قدرت در محدوده فاميل و اطرافيان از مردم بيچاره و فقير كشور قرباني مي گيرد. سياست هاي عجولانه، ديپلوماسي ناموفق و خصومت با تمويل كنندگان و همپيمانان، كشور را با بحرانهاى عميق مواجه كرد. در نتيجه سياست هاي دوست زدايي و فساد پروري، ناامنى، فساد، مشكلات اقتصادى و اجتماعى بيشتر و همگاني شد. اين مديران حكومت در جامعه است كه مردم را بهسمت و سوىی هدايت مى كنند و حكومت در يك دهه گذشته در افغانستان جامعه را با آلوده و آغشته ساختن به فساد به شدت متضرر ساخته است. پس نتيجه مى گيريم مردم ما مردمى خوب، صادق، صبور و زحمتكش و تابع بوده و هستند كه با يكديگر مشكلى ندارند و هميشه با هم زندگى مسالمت آميز داشته و دارند ولى اين حاكميت هاي بر سر قدرت و بعضا به زور سوار بر گرده ملت هستند كه باعث همه بدبختى ها و مشكلات بوده اند ! اميدواريم حكومت جديد و دولتمردان بر سر قدرت، از تاريخ و تجربيات گذشته بياموزند و صفحه جديدي از هوشياري و پاليسي عدالت محور و سياست دقيق و مطابق منافع علياي كشور را به مرحله اجراء بگذارند. اين بار ملت مظلوم، محروم و قانع افغانستان حكومت و مديران خوب و دلسوز، امين و كاردان و عادل را تجربه نمايند.

تبليغات شما

اورال تبليغات شما را در وب سايت و ماهنامه خود مي پذيرد. علاقمندان مي توانند با شماره های: 0031684059856 - 0093786827404 و ایمیل این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید جهت معلومات تماس بگيرند.

اورال

 اورال به عنوان یک رسانه مستقل و مردمی تلاش می ورزد تا صدای راستین وبازتاب دهنده مشکلات و واقعیات عینی جامعه خود بوده ودر راه رسیدن به یک وحدت ملی و صلح وثبات پایدار در سایه ی عدالت اجتماعی تلاش نماید.

For using special positions

Special positions is: sticky_left, stickey_right, notice, tool_bottom. You can use them for any module type. And to use, please go to Module Manager config your module to your desired postion.

You can disable by:

  • Go to Administrator » Template Manager » Your_Template » Tab: Advanced » Use special positions » select: No for all special positions
  • Go to Administrator » Module magager » Your_Module(by postion: sticky_left/stickey_right/notice/tool_bottom) » Status: Unpublish for that module
Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Blue Green Red Radian
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family