مهاجرت بیپایان؛ اندونزیا مکان چالهای از نگرانیها ـ مجلهی اورال
مهاجرت عبارتاست از جابهجایی مردم از مکانی به مکان دیگر برای کار یا زندگی. مردم معمولاً به دلیل فقر، کمبود غذا، بلایای طبیعی، عدم آزادی فردی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت میکنند. دلیل دوم میتواند شرایط و عوامل مساعد جذب کننده مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر و درآمد بیشتر در مقصد مهاجرت باشد.
اگرچه پدیدهی مهاجرت بشر از مدتهای دور وجود داشته و دارد، اما در مفهوم مدرن به حرکت و کوچ افراد از یک ملیت به ملیت دیگر یا از یک کشور به کشور دیگر، که در آنجا شهروند نیستند، محسوب میشود.
در منشور سازمان ملل متحد آمدهاست که تمامی انسانها حق آزادی فردی، حقوق انسانی برابر و به دور از تبعیض، حق زندگی برابر را دارند.
اما آنچه در اندونزیا بر مهاجرین در این روزها میگذرد، خلاف اصول و قوانین منشور سازمان ملل متحد میباشد.
مهاجرین گیرمانده در اندونزیا یک دهه است که در بدترین حالت ممکن قرار دارند. تا کنون هیچ ارگانی برای رهایی و آزادی آنها اقدام نکردند و نمیکنند. مشکلات آنان بارها توسط ارگانهای ذیربط نادیده گرفته شدهاست. مهاجرین در اندونزیا از کوچکترین حقوق اولیهی انسانی مانند کار، تحصیل، مسافرت، آزادی، و... محروم اند.
تا کنون شاهد دهها مورد اقدام به خودکشی داشتیم که متاسفانه به تعداد ۱۴ نفر جانهای شان را از دست دادند.
همچنان اکثر مهاجرین دچار افسردگی و امراض جسمی و روحی شدهاند. آنان نه تنها در بلای بیسرنوشتی در آنجا گیر ماندهاند، بلکه اکثریتشان یک یا بیشتر از یک نفر از اعضای فامیل خود را در جنگ افغانستان از دست دادند.
با اینوجود اگر به مشکلات آنان رسیدگی نشود، این بیسرنوشتی از آنان قربانی های بیشتری خواهند گرفت.
متاسفانه، آنچه واقعیت است مشکلات آنان از طرف دولت اندونزی و کارمندان UNHCR نادیده گرفته شده و در موردهایی درخواست آنان کتمان و یا هم لاپوشانی شدهاست.
کارمندان سازمانهای مهاجرت در اندونزی با کمک دولت اندونزی کوشش کردند که صدای مهاجرین را خفه و با ارایهی معلومات بهدردنخور مهاجرین را کوچک و گمراه کنند.
یکی از این مهاجرین به مجلهی اورال میگوید: بارها با این حرف از طرف کارمندان دولت اندونزی سر خوردیم که «ما به شما دعوتنامه نفرستادیم که بیاید، همینکه شما در امنیت هستید و نان خوردن دارید خدای تان را شکر کنید و ازین بیشتر توقع نداشته باشید.»
این فرد میگوید که «آری شما به ما دعوتنامه نفرستادید بلکه جنگ، نبود امنیت، تبعیض نژادی و عدم آزادی ما را مجبور کرد که ترک وطن کنیم تا به اینجا بیاییم، که اگر شما هم به همین مسایل سر بخورید مطمیناً راه مهاجرت را پیش میگیرید...»
در نهایت فشارهای روحی و روانی همچنان آیندهی مبهم و نامعلوم برخواسته از شرایط موجود، هزاران مهاجر را در شهرهای مختلف اندونزی وادار به راهپیمایی و تحصن کردند. با وجود ممانعت و برخورد تند پلیس اندونزی و همچنان فصل باران و گرما مهاجرین برپایی خیمههای تحصن را در مقابل دفتر سازمان ملل " UNHCR " را ترجیح دادند.
این مهاجر به مجلهی اورال میگوید: در اینجا، در «پکن بارو» به تعداد ۹۵۰ تن مهاجر اعم از مجرد و فامیلی موجود اند، که اکثر شان اهل افغانستان و هزاره هستند. پکن بارو شهر کوچک و دارای مردم سنتی مسلمان هستند. در این شهر نه تنها مهاجرین از داشتن موتر، موتور، کار، حق تحصیل، مسافرت برون شهری و... محروم هستند، بلکه حتا اجازهی شبگردی هم ندارند. مثلا میگویند: شما از هشت صبح تا هشت شب اجازه دارید که از خوابگاه تان برون شوید و در تایم شب درها بسته میشود. مسوولان نگهداری از مهاجرین هوشدار میدهند: کسانیکه خلاف قوانین عمل کند سه ماه را باید در «امگریشن زندانی بکشند». این مهاجر اضافه میکند که تا کنون شاهد چندین حادثه از این نوع بودهاست. او میگوید: مهاجرین بین شش سال الی ده سال میشه اینجا سکونت دارند، که اکثر اینها یک دوره بین دو الی سه ساله را در کمپ سر بسته گذراندند، که بعد با تحصن و اعتصاب غذا ازآنجا رهایی پیدا کرده به خوابگاه یا accommodation housing انتقال پیدا کردند. او میافزاید: درین میان همچنان بیعدالتی و نابرابری کارمندان سازمان بیداد میکند «مثلا فامیلی داریم که با پنج الی شش نفر همه افراد بزرگ، در یک اتاق کوچک چهار الی پنج سال میشه که زندگی دارند.»
بنا بر مشکلات یاد شده مهاجرین این شهر از سال 2019 تا امسال چندینبار دست به دادخواهی مسالمتآمیز زدند که متاسفانه با برخورد تند پولیس بدون اینکه جواب قناعتبخش حاصل کنند، داخواهی شان مختل وصدای شان خفه شدهاست. که در پی بیتوجهیهای دولت اندونزی و مسوولان سازمانهای مهاجرت، مهاجرین مجبور شدند، دست به برپایی خیمهی تحصن بزنند که از برپایی این خیمهی تحصن ۲۱ شبانه روز در مقابل دفتر UNHCR میگذرد.
خواست اولیهی مهاجرین از دفتر مذکور افزایش اسکان مجدد یا resettlement است که متاسفانه هنوز کدام جواب قناعتبخش حاصل نکردهاند.
"آنچه قابل ذکر است این است که خواست ما تنها اسکان مجدد و حق زندگی در یک کشور امن است. ما تاکنون یکدهه از عمر خود را برای رسیدن به حق انسانی خود در اندونزی صرف کردهایم."